می‌تونید واسم استخاره بگیرید😔

چطوری طاقت اورده اینهمه مدت 😐  مطمعنی دوست داره عزیزم؟

اسی کافیه شوارت متوجه بی قراریت بشه خیلی اذیتت میکنه اگه محکم نباشی باختی بهش محل نذار دست پیش رو بگیر کا مجبور بشه بیاد دنبالت

به نظرم دیگه بهش زنگ نزن پیامم نده خودتو بیخیال بگیر خودش میاد دنبالت اگه واقعا دوست داشته باشه .

واقعا با اين مرد ميخواي ادامه بدي!!!؟تازه ميترسي طلاقت بده؟؟؟نميتونم دركت كنم بخدا🤦🏼‍♀️خوبه مادرتم پشتته 

يجوري تو سر خور كردي خودتو 

ببين بذار من اخرشو بهت بگم البته اگه به التماس نيوفتي و پرو ترش نكني

هزاري هم حرف طلاق بزنه نميتونه چون اهي در بساط نداره م مهريتو بده و در كل اونه ك بايد منت تو رو بكشه الان انقدر تو سري خوري  بعد ها بگي بالا چشمت ابروعه ميگه طلاقت ميدم چون ميدونه به التماسش ميوفتي 

از من به تو نصيحت بذار هيچ خبري ازت نداشته باشه يك هفته ديدي خبري ازش نشد پيام بده بگو همون بهتر جدا بشيم همچين به پات بيوفته

بابا یکم سر خودتو با فیلم و حرف و کار گرم کن به شوهرت زنگ نزن .. بخاطر سنته و وابسته به شوهرتی . درک میکنم .. منم همینطوری ام اما شوهرت فهمیده تو الان واقعا سختته و میخواد از این طریق مهریه رو ببخشی .

فرض کن تو ۱۶ سالگی مهریه رو بخشیدی، سی چهل پنجاه سال دیگه بخوای با این مرد زندگی کنی. تا تقی به توقی بخوره سوار ماشینت میکنه میبرت تحویل خانواده میده . تازه الان مهریه داری و باید بترسه از کارش وگرنه بدون مهریه اصن جواب تلفنتم نمیده..

راحتتتتت طلاقت میده . خیلی راحت ..

پس مهریه رو نبخش .. شده باشه پنج روز زار بزنی از تنهایی و قلبت مچاله بشه اما زنگش نزن .. اصلا نپرس کجاست . اونم به عر حال خانواده داره نمیتونه بیشتر از این معطلت بذاره .. باید جوابگو خانواده تو هم باشه .وقتی مادرت که بزرگترته میگه زنگش نزن ، به حرفش گوش کن . خودت میگی من سنم کم بوده این آقا مخ منو با حرفای عاشقانه زده که ازدواج کنم. حالا یه بارم به حرف مادرت گوش کن که بعدا بدون اهرم فشار شوهر کم سن و سالت طلاقت نده عزیزم

اسی سلام من هرچقدر فکر میکنم این قضیه بو داره یه جای کار میلنگه درسته کارت اشتباه بوده ولی این رفتار وبودن شوهر تو دم وکافه وقضیه مهریه عجیبه ببین با دختر خالت نریختن روهم 🙁خیلی واسم جالبه سر یه بحث قضیه بخشش مهریو اورده مطمعن باش قضیه ای درکاره😎

از کجا معلوم؟ 

شاید از اون مردای یه دنده خیلی با تحمل باشه! 

من یبار خواهرشوهرم سر یه موضعی شوهرش گذاشتش خونه مادرش تا دوهفته صبر کرد نه زنگ زد نه پیامی هیچی بعد یه هفته خواهرشوهرم گفت بیا جداشیم اونم گفت آره بیا من مشکلی ندارم. وبعد از چند روز احضاریه دادگاه اومد. اندفه خواهرشوهرم خودش مجبور شد به دست و پای شوهرش بیفته

من جای خواهر شوهرت بودم طلاق میگرفتم این زندگی ارزش نگه داشتن نداره

چقدر ازت نفست پایین دختر دیگه زنگ نزن .بلندشو با مادرت  فردا که اون خونه نباشه طلاهات و هر چی قیمتی داری بردار بیار نفهمه اومدی خونه .دیگه هم زنگ نزن تا خودش زنگ بزنه هیچی نمیشه اینهایی که کتک کاری کردن و هزار بار رفتن داداگاه الان سر زندگیشونن .خیلی بچه و عجولی یک چند روز بشین سرجات سنگین و رنگین هر چی بیشتر توضیح بدی و زنگ بزنی یعنی حرف اون دزست تو برای لاس زدن رفتی کافه .تازه اون بهت تهمت هم زده .دختر خوب من تجربه چندتا آدم رو دارم بهت میگم هر چی توضیح بیشتر یعنی قبولی اون حرف

اسی جان بخدا من خیییلی واست دعا میکنم اصلا از فکرت بیرون نمیام توکل کن ب خدا مطمئن باش درست میشه... 

عکس العمل خانوادت چیه باهات؟؟؟ 

بابات چی میگه؟؟؟ 

ميگه ي هزاراي نداره مهريه بده سر مهريه هم شده نميتونه طلاق بده يكبارم شده بترسونه شوهرشو سر هرچي نگه طلاق زندگي بالا پايين داره مگه الكيه