دلم پیتزا میخاد پول نداریم🥲

مهمون خرجش خیلی زیاده .برای همینه که نمیرسید

۷ونیم ** پنج **دو ونیم 

واقعا خیلی گرونی شده و شرایط سخته

بخدا الان یه لباس زیر پاره تنمه هی میدوزم میپوشمش 

فنرش هی درمیاد میره تو گوشتم 

آخه تا کی بی پولی و حسرت

بیا من بهت پیتزا بدم

بیا باهم بریم بخوریم😁

باید مراعات کنی 

راست میگی نمیرسه . ما سال پیش کلا با ماهی ۱۵۰۰ میگذروندیم . شوهرم ورشکست شده بود ...

خیلی سخت بود . نمیتونستیم لباس بخریم ، میوه نمیخریدیم . گاهی تا چند هفته اصلا گوشت و مرغ نمیتونستیم بخریم 😔😔😔😔

چرا خودت کار نمیکنی

زندگیا سخت شده ماهم خیلی قسط،و وام داریم.

ولی من شروع کردم به شغل خانگی .اوصاع بهنر شده

بهت پیشنهاد میکنم حتما یه کاری دیت و پا کنی هم کمک خرجی هم چیری تو دلت نمیمونه

هیییییییییییی خیلی سخته خیلییییییی همه همینطورین شوهر من ۶ تومن میگیره ۳ تومن میره برا قسط بقیه اشم سر عروسیمون بدهکار شدیم باید هم برا خونه وسایل بخریم هم پس انداز کنیم بدهیامونو بدیم گاهی وقتا میگم خدایا خیلی سخته منو برگردون به دوران مجردی 

ماهم۱۱تومن درآمدمونه با۵تومن قسط

البته اجاره خونه هم نداریم خونه مال خودمون...وضعیت همه خرابه زندگی هاخیلی سخت میگذره

ببخشید ولی چقدر ناله کردی

پیتزا و کیک تولد چیزایی نیستن که واسش اینجوری کنی

۸تومن قسط قطعا واسه تامین یه رفاه بوده

بااین حرفا و ناامید بازیا حال خودتو شوهرتو بد میکنی و بدتر انرژی منفی میفرستی

یه چندسال اینجوریه اگر بتونی مدیریت کنی درست میشه

انشاالله همه قسط هات،تموم میشه...

یه نفس رااااااااحت میکشی

قرعه کشی هم برات درمیاد و میری مسافرت و یه پیتزا خانواده تووووپ میزنی با خیال راحت

دیگه وقتی اوضاع خرابه دوست ندارمو با روحیه م نمیسازه و اینا فایده نداره.

باید بری کار کنی حتی شده موقت.

یه کم که دستتون جلو افتاد دیگه نرو 

بنظرم اینایی که با آدم پولدار ازدواج میکنن چهار هیچ از بقیه جلوترن از همه لحاظ ،،،،،،،

بس نیست سختی نمی‌کشن تو جوونی 

من خودم اینجوری بودم ،،،،،

از اول ازدواج نخریدم ،،،نخوردم ،،،نپوشیدم ،،،،،،،نگشتم چون نداشتیم 

همینجوری ده سال از عمرم رفت !!!با یه شوهر نمک نشناس

کاش همون موقع جدا میشدم نمیزاشتم عمرم اینجوری تلف بشه 

تازه اگه شانس بیاری مرد قدر فداکاری هات رو بدونه 

قدر اینکه نخوردی 

نپوشیدی 

چیزی نخواستی 

مستأجری کشیدی 

پا به پاش اومدی 

آخر سر نگه من کار کردم !!!

تو مگه چیکارش کردی نشستی خونه خوردی خوابیدی 

سعی کن کم کنی . من زیاد کردم ازین کارا . تا پدر ، مادرمم‌ گاهی میپیچوندم . زنگ میزدن به کوشی ، میگفتم خونه نیستم . یهویی زنگ درو زدن باز نکن بعدا بگو خونه نبودیم.

ما اون موقع ، مهمونی بازی رو خیلیییی کم کردیم . باورت میشه مادرو پدرم ، ۳ ماه یه بار میومدن خونمون؟ خواهر و برادر رو کلا کنسل کردیم.

هفته ای ۱ یا ۲ بار میرفتیم خونه بابام یا بابای همسرم که از خرجمون کم شه. گاهی ۱ هفته در میون ، پنج شنبه و جمعه میرفتیم خونه بابای همسرم شب میموندیم

اوووو بهت بگم چیکارا کردیم که خرجمون کم شه چندیننن صفحه میشه

کار همسرتون چیه و اینکه برای فرزند آوری مگه وام نمیدن؟