خسته ام از اینکه هر روز جلوی آینه اتاقم نقش قوی ترین دختر دنیا را بازی میکنم ولی شب ها همه قوی بودنم را کنار بگذارم و یکباره همه قوی بودنم از چشم هایم بیرون بریزد و تا صبح ضعیف ترین آدم جهان باشم ...🌚🖤🫂
دلم میخواد جار بزنم ، که ازت بدم میاد.دلم میخواد عکساتو جلو همه دار بزنم.دلم میخواد داد بزنم ، بزنم بشکونم.بفهمی از تو پاره ترم ، بکشم کارد به تنم.دلِ من میسوزه واسَت ، کوچولوی نازنینَم.دلِ من میگیره وقتی ، تو رو اینجوری میبینَم. دلِ من میلَرزه واسه ، بُغضِ سنگینِ نگاهِت.دلِ من میشکَنه وقتی ، غمگینِ صورتِ ماهِت.دِلَم از دنیا بُریده ، که تو رو اینجوری بد کرد.چطور اون حسِّ قشنگ شد ، اینطوری تبدیلِ سَردرد.دِلَم از مَردُم چه خونِ ، که تو رو از من گرفتن.چطور این قصّه ی تلخو ، واسه ما دو تا نوشتن💔💔
در کتاب چهار فصل زندگی،صفحه ها پشت سرِ هم میروند، هریک از این صفحه ها، یک لحظه اند، لحظه ها با شادی و غم میروند…گریه، دل را آبیاری می کند، خنده یعنی این که دل ها زنده است …زندگی، ترکیب شادی با غم است،دوست می دارم من این پیوند را گرچه میگویند: شادی بهتر است، دوست دارم گریه با لبخند را قیصر امین پور♡