عزیزم من ازدواج کردم همیشه که کنارش نیستم تا پارسال خوب بود همیشه جزو نفر دوم سوم میشد ...
خیلی خطرناکه. احتمالا چیزایی تجربه کرده شما بی اطلاعید دوستی با جنس مخالف فیلمای پ ورن و..جو دوستاشم بد بوده اون الان خیلی خسته و افسردس با کسی هم راحت نیست حرف بزنه.خواهشا تا درمان کاملش تنهاش نذارید
ببین..وقتی معنویت زندگی آدم پایین میادافسردگی سراغ آدم میاد انسان در فطرتش دوست داره خالقش رو بپرسته ...
پدر من به شدت خشک مذهبه و افراطیه اوایل نماز میخوند داداشم ولی بعد یه مدت کاهلی کرد به پدرم گفتم فقط نصیحت کن داد زد مجبورش نکن به نماز که از همه چی زده میشه کاری کن دوباره جذب بشه اما تا تقی به توقی خورد به داداشم گفت اگه نماز نخونی از خونه پرتت میکنم بیرون انقد اینجوری گفت بچه افسرده شد واقعا نمیدونم چی بگم
بفرستیدش کلاس باشگاه موسیقی هر چی علاقه داره. خونه براش سمه
کلا یکی دو تا دوست بیشتر نداره باشگاه والیبال هم میره اما تنهاست میدونی همش میگه من در آینده چی کاره شم چطوری خونه بخرم چه کاره بشم چرا درس بخونم وقتی دکتر مهندس ها بیکارن از الان غصه این چیز ها رو میخوره از طرفی که کودکی وحشتناکی داشتیم پر از تنش دعوای پدر مادر کتک کاری عربده پدر و ....همه اینا باعث شده هنوزم که هنوزه عادت ناخون خوردن رو ترک نکرده
کلا یکی دو تا دوست بیشتر نداره باشگاه والیبال هم میره اما تنهاست میدونی همش میگه من در آینده چی کا ...
عزیزم پسرا خیلی گناه دارن. نوجوانی سن فوق العاده بدیه. خصوصا واسه پسرا.من به شدت دلم براشون میسوزه . چون بداخلاق هم میشن. پدراشونم بهشون گیر میدن. داداش منم۱۶سالشه