عمه شوهرم از اروپا اومد زنگ زد به شوهرم گفت پونصد کیلومترو بیا دنبالم رفت شوهرم کلی هم علاف شد یه هفته خونمون بود این رفت پشت سرش دخترعمه شوهرم با شوهرش و بچش اومدن مریضم بودن هردیقه حالشون بد میشد شوهرم میبردشون بیمارستان مثل اسنپ.گفتم انقدر رو نده بزار برن گفت نه من شوهرشو گفتم چندتا چیز برام بفرستن اصلش اینجا نیست حالا ببین رفتن دست شوهر عمم چیا میفرسته
رفتن چیزایی که شوهرم گفته بود(همش مکمل و پروتئین بود)هیچی نفرستاد😂😂
فقط پونزده روز من و مادرشوهرم مریض داری کردیم😕🤣
حالا باز قراره اون یکی دخترعمه شوهرم و شوهرش بیان😭
من و مادرشوهرم تو یه ساختمونیم ولی مهمون بیاد مارو مجبور میکنه یکسره خونش پیش مهموناش باشیم