بچه ها من یک مشکلی آوردم براتون حوصله دشنام و پز شنیدن هم ندارم اگر واقعا میخواهید راهنمایی کنید بگویم من نامزد کرده ام اما از اول میدونستم که نامزدم مربی مربی قی تار هست اما خوب برام مهم نبود چون از اخلاقش میدیدم که آدم پاکی هست علاوه بر مربی گری کار تعمیر ماشین نیز انجام دهد اما متوجه چیزی شدم همسرم را در بیشتر دعوت ها و یا عروسی ها دعوت می کردند ولی این اواخر متوجه شدم به پارتی های مختلط هم دعوت می شود اما خودش اهل مشروب اینا نیست یه بار باهم رفتیم و از دیدن این صحنه اصلا خوشم نیومد تازه به من اصرار میکرد که پاشو باهم برقصیم یاتو جمع دیده شویم چطور از من هم چین انتظاری داشت شوهر مردم نمیزاره زنش مجازی داشته باشه این منو میبره پارتی بعد میگه به این جمع دیده بشیم یا برقصیم خیلی غیر قابل درک برام از اون روز از چشمم افتاده حتی طلاق هم به سرم میزند نمیدونم چیکار کنم حس می کنم غیرت شوهری نداشته روی من برای تولدم هم هیچ کاری انجام نداد تولد مادرش بود که برادرش برای مادرش گرفته بود اواخر تولد مادرش به من یک طبقه تبریک گفت و یدونه سکه خیلی جا خوردم خیلی ناراحت شدم سکه رو من میخواستم چکار حداقل یک طلا درست درمون می‌گرفت انگار برای خودش گرفته داد من نگهدارم چکار کنم بچه ها
منم تولدمه امروز هیچکی یادش نبود
همزمان دو تا تاپيك زدي كه
خب مشخصه تفاوت دارین تو عقایدتون این بعدها مشکل ساز میشه خیلی حل کنین همین الان اگه قایل حل نیست فکر اساسی کنین نامزدی دوره شناخته دیگه
سكه رو تبديل كن به يه انگشتري گوشواره اي چيزي
اين كه مشكلي نداره
ولي پارتي رفتنش مشكل داره ممكنه تو يكي از اون پارتي ها هرز بره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
