تقریبا از ۱۵ سالگی که نامزد کردیم وقتی میومد خونمون بهش گفته بودم هر وقت میخوای بیرون بری و من نیستم با مادرم برو تا قبل زایمانشم همین روال بود و من سرکار بودم با مادرم میرفت کاراشو انجام میدادن و با هم خوب بودن و مشکلی نداشتن و ندارن.
ولی الان که بچمون به دنیا اومده میگه به مادرت بگو بچه رو نگه داره تا من برم کاری دارم انجام بدم یا چیزایی که لازمه برای بچه بخرم و بیام ، خب میگم سه تایی برید میگه هوا گرمه بچه اذیت میشه، میگم خب هر چی میخوای به مادرم بگو میگیره برات میاره باز بهونه میاره که نه خودم بهتر میدونم چی بخرم، منم گفتم فکر تنهایی از خونه بیرون رفتن رو از سرت بیرون کن الکی لج نکن، میگه خب خودت بیا ، منم مغازم وقت نمیکنم نمیشه که وسط روز مغازه رو تعطیل کنم، خودش میدونه دوست ندارم ولی بعضی وقتا پیله میکنه، چیکار کنم، بهترین کار اینه که اگر خیلی واجبه مادرم براش بگیره یا خودم وقتی میام خونه بگیرم ولی باز میگه نه خودم برم، حتی بهش گفتم داداشم خونست با ماشین میبرتت ولی میگه روم نمیشه دیگه نمیدونم چیکار کنم