هقققق
رفتم ت فکرش
خواب دیدم یکی از کسایی ک میشناسم دزدیدن
بعد ما ت ی مجلس عروسی بودیم حالا جشن و هرچی
بعد این اقارو میدزدن بابای این پسره ک میدزدنش ب من میگه توروخدا بریم دنبالش تا کسی نفهنیده و اینا
ما میریم پیش طرف میگیم ک من مثلا نامزد اینم ک یارو دلش بسوزه بهمون بدش همینجوری ادامه پیدا میکنه نمیدونمم چی میشه یادمنمیاد ی قسمتاییش رو بعد ما تو ی خونه ایم و بابام و خانمش سر ی سفره نشستن من و اون پسره ک اشنامونو دزدیده هم جفت هم نشستیم
بعد ما انگار عاشق هم شدیم خلاصه پسره میاد ب بابام میگه راستش میخوام یچی بهتون بگم بابام گفت میدونم از ایدا خوشت اومده و ریز میخندن و...
الان ن من این پسره ک خوابش دیدم میشناسم
ن تا حالا دیدمش ن اسمش میدونم😑
ولی خیلی جذاب بود ی جورایی کراش زدم روش
کیا میدونن تعبیرش جیه