2733
اخوی
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  متفرقه
  3.  عمومی
  4.  مادرایی که دختر نوجوان دارین نظرتون درباره بیرون رفتن
2734
دکتر پوریوسف
عنوان

مادرایی که دختر نوجوان دارین نظرتون درباره بیرون رفتن

512 بازدید | 21 پست

شما به دختر تون اجازه میدین با دوستانش بره بیرون؟

من یکی از دوستای صمیمیم بهم گفت بیا فردا بریم بیرون بقیه دوستامم میان

بعد من پیشنهاد دادم خواهر بزرگتر یکی از دوستامون که خیلی دختر مهربون و شوخ طبع هست همراه ما بیاد تا هم مارو با ماشینش ببره

هم دیگه خیال پدر و مادرامون راحت باشه و نگران نباشن

بنظرتون پیشنهادم چطور بوده خوب یا بد؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
1401/06/06
|
15:46
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین

عالی بوده

زبـانـت معـمار اسـت و حـرف هـایت خـشت خـام... مــبادا کـج بـچینـے دیـوار سـخـن کـہ خــواهـد ریـخت بــنای شخصیتتツما اهـــل کـــوفـہ نیــسـتـیـم عــلـے تنـــها بـــماند❤ اولــین کــسـے کـہ از حــقوق مــں دفــاع کـرد رســـول خـــدا بـــودツ به بعضیا حتی اگه بگی خورشید زرده، میگن نه آبیه! همین قدر بی منطق!🦄 
1401/06/06
|
15:47

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2731
بامبینو
چند سالته

من 13

بقیه دوستام14

خواهر دوستم که میخواد بیاد همراه ما25

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
1401/06/06
|
15:48
عالی بوده

ببخشید شما به دخترتون اجازه میدین؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
1401/06/06
|
15:51
2738
دکتر نصوری

حقیقتش چون خوهر بزرگتر هست ایرادی نداره.ولی من باشم در کل نمیذارم دخترم تو این سنو سال با دوستاش بیرون بره مگر اینکه شناخت کاملی از دوستاش داشته باشم.البته دختر من هنوز ۵ سالشه  

1401/06/06
|
15:51

بله خودمون در نوجوانی با دوستامون میرفتیم بیرون، الان هم خواهر نوجوانم میره. در اینده دخترمم بیرون خواهد رفت. 

اسیر نیستیم یا نیستن که! 

خدارامیشناسم ازشمابهتر/شماراازخدابهتر/خداازهرچه پنداری جداباشد/خداهرگزنمیخواهدخداباشد/نمی خواهدخدابازیچه دست شماباشد/که اوهرگزنمیخواهدچنین آیینه ای وحشت نماباشد
1401/06/06
|
15:53
حقیقتش چون خوهر بزرگتر هست ایرادی نداره.ولی من باشم در کل نمیذارم دخترم تو این سنو سال با دوستاش بیر ...

خدا دخترتون رو حفظ کنه

من هم دوستام رو مادرم میشناسن ارتباط خانوادگی داریم

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
1401/06/06
|
15:53

به نظر من البته که هنوز خودم ازدواج نکردم ولی نظرمو میدم به نظرم هر چیزی سنی داره سن بیرون رفتن هم از 16 17 به بعد به نظرم مناسب تره تا دختره 13 ساله و من وقتی 13 سالم بود با مامانم و دوستام و مامان دوستام میرفتم البته که مثلا همه ی کلاسام رو خودم میرفتم حالا یا پیاده یا با اتوبوس یا با آژانس ولی بیرون رفتن با نیست به نظرم برای دختر 13 ساله تنها مناسب نیست 

1401/06/06
|
15:53

اره عالیه . 

من خودم بچه بودم یه خانم سن بالا مجرد توی اشناها داشتیم  ما رو با خودش میبرد پارک سینما پیتزا خوردن . چند تا بچه مثلا از یازده تا ۱۳ چهارده سال 

خواهرم هم با دوستاش که میرفت بیرون مامان یکیشون باهاشون میرفت ولی کامل دور می نشست اینا راحت باشن فقط هواشونو داشت . 


منم با دوستای دخترم دور همی میذاریم مامانا جدا میشینیم بچه ها جدا . ۱۱ سالشه 

اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚
1401/06/06
|
15:53
2706
فرش بهشتی
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بیایدخواهشا

asheghedarya | 10 ثانیه پیش

اگه خدا بخواد همه چی خودش جور میشه

tayna22 | 19 ثانیه پیش

من قاب و سایه دارم به نظرتون باز همونو بزنم یا فیبرز کنم

maryamio | 26 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2687
سیف

تاپیک های به روز شده

چی کار کنم خاستگار بیاد🥲🥲

یه کم عجله نداری؟؟
55 ثانیه پیش

کسی هست که مشکل هورمون مردانه داشته باشه؟

خیلی ها جواب گرفتن . علتش چیه اینجوری شد...
55 ثانیه پیش

په قدر یارو پولکی بود

ولی نه به همون غلظت،چون همه که مثل هم نی...
1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
پربازدیدترین تاپیک های امروز
خانوما بیاین توروخدا رفتم توروبیکاشوهرم
توسط   fru6rhrdyyreyr4  |  8 ساعت پیش
از عکسای شخصی همتون اسکرین گرفتم😏بیاین😏
توسط   دیشداندارا  |  8 ساعت پیش
شما هم شوهر خیالی دارید؟
توسط   جنگجوی،اندوهگین  |  8 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

تو بچگی از چه وسیله ای میترسیدی

بینام1996 | 1 روز پیش

یک دنیا دلتنگیِ من

دلخوشی1 | 21 ساعت پیش

بیایین عکس بزاریم آدم شناسا بیان

dokhi97689 | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
خانوما بیاین توروخدا رفتم توروبیکاشوهرم
توسط   fru6rhrdyyreyr4  |  8 ساعت پیش
کاشکی ی حس شیشم یا ف...الگیر بود:))))
توسط   سیندرلایی_در_شب  |  7 ساعت پیش
چرا نمیخوابین
توسط   کردستان_زیبا  |  5 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک