2733
2734

ازخودم میگم که عادی شده.هربار تنهام و میخوابم و همسرم سرکاره..صداهای ادمای اطرافم مثل مادرپدرخواهر مادرشوهر خاله و اینجوآدمارو از حال باصدای بلند که باهم حرف میزنن صدای راه رفتن پاشون و هی میگن بیدارشو دیگ..و اکثراوقات تکون خوردن شدید تخت و بیدارشدنم ک بعداز بیدارشدنمم زیادتکون میخوره..و هرخوابی میبینم عینننناااا اتفاق میفته همه از خوابام میترسن همش پیشگویی.

ببخشید اشتباه تاپیکی هم داشتم😁😁😁


و این بود گوشه ای از ماجراا..مجردبودیم منو خواهرم ک کنار هم میخوابیدیم هر خوابی من میدیدم اونم میدید..نمیخوام یسری داستانارو بگم چون میدونم باور نمیکنید..مثل شوهرم ک باور نمیکرد و بعداز چندسال زندگی بامن دید ک نه من هرچی گفتم حقیقت بوده


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ترسناک تر از این داریم که خیلی خیلی وقتا چیزی که بهش فکر میکنم همون روز اتفاق میفته. همیشه ترس اینو ...

دقیقا مثل من😔

به خدا گفتم  :                                                                چرا آرزو کنم وقتی سرنوشت مرا نوشته ای؟؟؟؟                   خدا پاسخ داد :                                                       شاید نوشته باشم هرچه آرزو کند ❣️🙇🏻‍♀️
2731
ترسناک تر از این داریم که خیلی خیلی وقتا چیزی که بهش فکر میکنم همون روز اتفاق میفته. همیشه ترس اینو ...

وای تو منی یا من توام؟من ناخودآگاه فکرا میاد توسرن و سریع اتفاق میفته

وای تو منی یا من توام؟من ناخودآگاه فکرا میاد توسرن و سریع اتفاق میفته

مثلا فامیلیه چوپانلو افتاده بود ذهنم و میخندیدم که کسی هست این فامیلی داشته باشه؟ همون روز عصر حالم بد شد رفتم بیمارستان پرستار چوپانلو اومد سرم زد😐

2738
من چند بار جن دیدم اما غریبه بودن

مگه جن آشنا هم داریم ؟ 😐

ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم    البته به دنبال یک آهو هستم    آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )
ترسناک تر از این داریم که خیلی خیلی وقتا چیزی که بهش فکر میکنم همون روز اتفاق میفته. همیشه ترس اینو ...

تروخدامیشه یمدت فکربه این کنی که کسی که روش کراشم عاشقم بشه شدیدوباهام ازدواج کنه🥺❤❤

مثلا فامیلیه چوپانلو افتاده بود ذهنم و میخندیدم که کسی هست این فامیلی داشته باشه؟ همون روز عصر حالم ...

عزیزم پیشگو که میادتوسرم یسری چیزا یا توخوابم ک اصلا دست خودم نیست و تعریف میکنم به ینفر و نهایتا تا چندروز بعداتفاق میفته

تروخدامیشه یمدت فکربه این کنی که کسی که روش کراشم عاشقم بشه شدیدوباهام ازدواج کنه🥺❤❤

😂😂😂😂

عاشق شده بودم اینقد به این فکر کردم که اونم اومده سمتم و داریم میریم فلان جا تفریح عین دیوونه ها با جزییات بهش فکر میکردم از اخرم همون شد. الان خدااااروشکر که هست تو زندگیم. 

بنظر من توهم فکر کن

تعریف کن منم دیدم 

بچه بودم همه خواب بودن همزاد مامانم وایساده بود توی در هی میخندید منم داشتم سکته میکردم اونم هی نمیرفت، ولکن نبود

تا چند وقت پیش هم یکی بچه مو اذیت میکرد،  به چشم خودم دیدمش

حتی ی کاری کردم که جن از توی خونه مون بره، شب خواب دیدم گرفتمش و میزدمش از روز بعد خبری ازش نبود

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687