من ی مورد معرفی داشتم ک رفتیم همدیگ رو دیدیم ایشون ب تازگی استخدام یک شغل دولتی خوب شده بودن ولی خب چیزی نداشتن چون تازه رفتن سر کار ما همدیگ رو دیدیم صحبت کردیم ایشون بعد از این قصیه بهم پیام دادن و گفتن ک از من خوششون میاد و میگفتن بخاطر شرایط اقتصادی جامعه مردد هستن چون حمایت خانواده هم نداشتن منم گفتم اتفاقی نیفتاده صرفا یک دیدار بود برای من خواستگار هست برای شما هم کیس، اما ایشون باز میگفتن ک از من خوششون اومده و فقط میترسه، من بعد این موضوع احساس کردم بهونه کردن و گذشت تا یک ماه بعد پیام دادن ک دور از ادب بود پیام ندم من ازتون خوشم میاد منصرف نیستم ولی مرددم و میترسم منم گفتم هیچ موردی نداره و باز خداحافظی نکردن و گذشت تا 5ماه بعد(که میشد یک ماه پیش) پیام ددادن ک من معذرت خواهی بدهکارم و بخدا خیلی تو فکرتونم، همش از جلو کافه رد میشم یادتون میفتم، برام سخت شد این قضیه چون از شما خوشم اومده بود، من خیلی وقت بود میخواستم پیام بدم اما نمیدونم چرا نمیتونستم و نمیشد و من هنوزم ب فکرتونم، منم ک خلی دیر ج دادم و گفتم من فراموش کرده بودم قضیه رو و اصلا اتفاقی نیوفتاد و من ک منتظر نبودم اول فکر کردم بهانه بود هرچند من نظر مثبت یا منفی نسبت ب شما نداشتم بعدم احساس کردم بهونه بود و فراموش کردم و گفتن نه بخدا قسم من بهانه نکردم و اگر بهانه بود و ب فکرتون نبودم الانم پیام نمیدادم... و گفت چیکار میکنین و در حال حاضر و یکم حرف زدیم، گذشت تا الان دو ماهخ دیگ پیام نداده
امروز دیدم پروفایل گذاشته ک هیچوقت قرص هایی ک حال ادم را خوب می کنند جای خوب هایی ک دل ادم را قرص می کنند نمیگیرد
ب نظرتون منظورش چیه
رل زده؟با منه؟ یا بی مظوره ؟
