خدا پدرتون روبراتون حفظ کنه .عزیزم بنظرم باتوجه به شناختی که از پدرت داری باید بفهمی چجور موضوع روبگی . به هرحال شاید ی روزی زندگیت درست شد شایدم خدایی نکرده ببخشید که میگم بدترشد . نمیشه یه عمرم بسوزی وبسازی که سنتم زیاد نیست اگ فکرمیکنی خوبه و خوب رفتارمیکنه بگو مطمان باش ازخوشحالی وخوشبختی شما خوشحال میشه .شاید باگفتن موضوع یمدت ناراحت شه وغصه بخوره ولی وقتی مشکلت حل شد یاباطلاق یا بادرست شدن همسرت ،پدرتم ناراحتی هاش روفراموش میکنه .بعیدمیدونم این جورخیانت کارها درست بشن نظرشخصی من این هست .
اخه نمیتونم باهاش زندگی کنم دیگه ، بخدا عین دسته گلم می‌ره فیلم میبینه ماهی یبار دست نمیزنه بهم ، دروغ میگه ، کلا تو حال و هوای مجردیه،چیزیم بگم میگه غر میزنی ،شاغل نیستم دوساله فقط دارم زجر میکشم
قربونت برم عزیزم بله درست هست خانمی ،اما من میگم ارزش نداره پدرش ناراحت شه من بیشتر فکر ناراحتی پدرشم . هرچند ک مشکلش خیلی اعصاب خوردکنه واین زندگی نیست جهنمه . میتونه طلاق بگیره و زندگی عالی داشته باشه باید خوب فکرکنه باتوجه به خصیوصیات اخلاقی پدرش
انقدر توی زندگیم حس ناامنی دارم که هرگز بچه نمیخوام تو این زندگی ، خدا می‌دونه من حامله بشم آقا چه خیانت هایی میکنه ، من مطمینم که نمیخوام باهاش ادامه بدم دوساله هزار بار فرصت دادم درست نمیشه دیگه مسخره شده
من اینها رو فقط گفتم که کمی بیشتر شما رو به صبر دعوت کنم، چیزی که بود رو گفتم، حالا بعد طلاق می خوای بدون مادر تنها باشی گفتم شاید با بی تفاوتی بتونی مدتی بیشتر دوام بیاری شاید درست بشه، اگه درست هم نشد میگی من تمام تلاشم رو کردم خدا حالا بقیش با تو.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
