2733
2734
عنوان

امروزبی مادرشدم😔

701 بازدید | 29 پست

امروز دقیق دوسال ازرفتنش میگذره که دیگه دردی نداشت که همش منتظربرادرم بودکه لحظه های اخرعمریش ببینتش ولی ناگهان دست وپاش یخ کرد یه نفس عمیق کشیدوتمام ومن لحظه ب لحظه شوپیشش بودم وهنوزم یادمه چیاکشید ولی بالاخره اسمانی شد خیلی دلتنگتم مادرجونم😔😔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خدا رحمتشون کنه 

 می شه یه حمد و صلوات مهمونم کنید 🍀🌱✨🌿💚 برای مردم سرزمینم آرامش، شادی ،سلامتی  ، و *تمرکز روی زندگی خودشون* رو از خدا خواستارم 😇نی نی سایت همه چیز نیست ،یه سایته واسه وقت گذراندن اضافی  اما منتهی کسانی هستن که تنها جایی که می تونن ادعای هویت و بزرگ بودن کنند همین جاست 😇   هرچیزی در تاپیک ها کاربران می گن یعنی چیزی که می خوان بگن و تصمیم با خودشون هست پس اینکه بعضی ها حس کارگاه گجت بودن می گیرن و احساس بزرگ بودن که چیزی فهمیدن ، همش فیکه 😄 صبر چیز خوبیه تقویتش کنید  و با هم دیگه تو تاپیک ها دعوا نکنید 🌱✨ آدما براساس درد هاشون به بقیه آسیب می زنن اما دوست عزیز دیگران که نباید تاوان چالش ها و مشکلات تو رو بدن 🤩  می گما بعضی ها خیلی بیکارن منتظرم تا من تاپیک بزنم بیان دعوا کنند 😂😂😂😂😂😂 می خوای شماره بدید من خودم بهتون پیام بدم که کی تاپیک زدم ☺️😉بیکاری بد دردیه باعث می شه سرت تو زندگی بقیه (تاپیک های بقیه چرخ بخوره) 😪😂 تفنگی که شما داری باهاش حمله می کنی پلاستیکه 😁 ما دوره های عملیش ‌‌واقعیش رو پاس کردیم 😜 کسی که گناه کنه می خنده وارد آتش می شه درحالی که گریه می کنه ✨🌱🍀🌿💚
2731

عزیزم بمیرم برات خیلی سخته براشون فاتحه خوندم  


‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
2738
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز