2737
2734
عنوان

میشه خواهرانه کمکم کنید

229 بازدید | 29 پست

من کاربر جدید هستم دوستم این سایت رو بهم معرفی کرد گفت راهنماییت میکنن. راستش من با یه اقایی ارتباط دارم که ایشون دندون پزشک هستن اوایل ارتباطمون خیلی گرم صمیمی بود و کلی بهم ابراز علاقه میکرد ولی الان حس میکنم سرد شده دیر به دیر جوابم رو میده یا خیلی کم پیش میاد یه عاشقونه بزنه وقتی هم ازش میپرسم میگه سرم شلوغه کارم زیاده وگرنه خیلی دوستت دارم و دلم نمیخاد از دستت بدم ولی من احساس میکنم نسب به روزای قبل خیلی سرد شده و فکر میکنم براش مزاحمم به نظرتون چیکار کنم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

ببین گلم مردا همشون بی احساس و اینا نیستن شاید مشکلی داره اعصابش خورده مردا وقتی ناراحتن میرن تو غار تنهاییشون 

مشغله کارایی و اینا خودتو با فکرای بیخود نگران نکن این شرایط پیش میاد

آسودگی ام آنجاست که غباری بر چهره ی عدالت نباشد ⚖
2738

لابد کارش زیاده عزیزم وگرنه اطمینان داده بهت که دوست داره

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

خودتو سبک نکن یه پرنده رو هم که از توی دستت پرواز بدی اگر مال تو نباشه میره اما اگر دلش پیشت باشه باز میاد روی شونه های خودت میشینه. دیگه پیام نده اگر بخوادت خودش میاد. دختر سنگینش قشنگه.

بچه ای به مادرش گفت اگر بهشت حق توست، چرا در دستانت نیست؟ چرا زیر پایت قرار دارد؟ مادرش پاسخ داد دلبندم من بهشت را بر زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. الهی چشم همه منتظرا رو به دیدن فرزند روشن کن.

عاقلانه رفتار کن اصلا پاپیچش نشو فاصله رو رعایت کن هیچوقت پیش قدم نشو واسه پیام دادن یا زنگ زدن.           هروقت اون سراغتو گرفت خیلی با اصالت و خانومانه رفتار کن جوری که آرامش بگیره ازت ...اینجوری مشخص میشه قصد اون آقا در چه حد و میزانی جدیه و جذب شما میشه ولی اگه هی گیر بدی و معذرت می‌خوام آویزون شی یا وقتی میاد سراغی بگیره سرد و بچگانه رفتار کنی همه چی خراب میشه








لطفا یه صلوات واسه خونه دار شدنمون بفرست.. ان شاء الله به هرچی که میخوای برسی ممنونم دوست گلم 💕
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سلام

cherrycherryladyyy | 1 دقیقه پیش
2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز