2733
2734
عنوان

علائم بارداری

414 بازدید | 87 پست

سلام دوستان من میخواستم بدونم علائم بارداری چیه ؟ 

من این ماه اقدام کردم ۶ روز از وقت پریودی گذشته کمرم و زیر دلم درد میکنه سمت راست ، دمای بدنم بالا پایین میشه سرگیجه دارم سینه هام حساس شده تست هم دیروز زدم یه هاله انداخت به نظرتون باردارم 🥲

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

احتمالش هست

منم امروز تست زدم‌مثبت بود🥺

علائم کمردرد و زیردلم گاهی درد میکرد مث پری همشم لرز داشتم‌و سردم بود ت دهنمم یه جوری بود انگار خشکه همش تشنم‌میشد😬🥺ایشاالله ک‌نینی داری

   عشق(حضرت عباس ع)                                                                                            سخته ، ولی آخرش قشنگه:)                          میشه واسه ت دلیم یه صلوات بفرستین صحیح و سلامت بیاد بغلم😍🤍🌱
2731

مبارکت باشه عزیزم. ان شاالله که دلت شاد میشه با نتیجش


من خودم کمردرد و درد زیر شکم و پهلو داشتم

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
2738
احتمالش هست منم امروز تست زدم‌مثبت بود🥺 علائم کمردرد و زیردلم گاهی درد میکرد مث پری همشم لرز داشت ...

آخی مبارکه 😍

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
آخی مبارکه 😍

مرسی عزیزوم🥺❤

   عشق(حضرت عباس ع)                                                                                            سخته ، ولی آخرش قشنگه:)                          میشه واسه ت دلیم یه صلوات بفرستین صحیح و سلامت بیاد بغلم😍🤍🌱

ومنی که ۱سالو نیمه منتظرم و کاملا مایوس و نامید هی خداااا

ودریک صبح پاییزی به مورخ ۱۴۰۱.۹.۲ ساعت ۶و۵۴ دقیقه صبح من هم به معجزه اعتقاد پیدا کردم بی بی چک منم بالاخره بعداز اون همه سختی و سقط آزاردهنده ای که داشتم بادستای لرزون بعد از کلی انتظار مثبت شد 😍😍😍انشالله این یکی واسم بمونه دیگه از تجربه کردن سقط متنفرممممم😢😭، ووووووو  خداروشکر واسم موند،😍😉شب یلداس امشب ۳۰آذر ولی چ شب بدی شد خدا ازتون نگذره هیچوقت نمیبخشمتون و صبحش یعنی در تاریخ ۱۴۰۱.۱۰.۱ باهمون حال زارو خرابم رفتم سونو و یکم جون گرفتم با دیدنت و قشنگترین صدای دنیارو شنیدم صدای قلب نازنینت بود مامان جان همونجا رو تخت اشک شوق ریختم ازذوق بودنت 😍🤰😍۱۰.۲۶..۱۴۰۱رفتم واسه ان تی اونجا واسه اولین باردیدمت چه حس خوبی بود داشتی تکون میخوردی و در تاریخ ۱۴۰۱.۱۱.۲۳ در یک روز برفی فهمیدم معجزه ای که خدا بهم داده گل پسریه😍🤰😍۱۴۰۱.۱۲.۱۳رفتم واسه آنومالی همه چی خوب بود خداروشکر...۱۴۰۲.۲.۲۱رفتم واسه سونو رشد..خانم دکتر بهم گفت نی نیت ۳۱تیر قراره بیاد بغلت ولی جان مامان خیلی یهویی غافلگیرمون کردی حتی ساکتو هنوز آماده نکرده بودم خاله اومد واست آماده کرد😐😐 و۱۴۰۲.۴.۲۱رفتم واسه زایمان و اومدی بغلم ...😍.ساعت ۱۰و۵۲دقیقه (۱۴۰۲.۸.۱۹)برای اولین باردیدم یهوییییی خودتو زیرو رو کردی میخواستی وول بخوری قربونت برم😘😍خدایا هزااااااران بار شکرت خدای خوب من ازت بی نهایت سپاس گذارم که منو دست خالی از در خونت بر نگردوندی و تا همیشه شکرگزارت خواهم بود😘😘😘خدای من لطفا این احساس قشنگو به حق ۶ماهه امام حسین نصیب همه کسایی که منتظر نی نی هستن عطابفرما و همچنین دوستای گلم(ساناز،ماریااا۷۳،،،۱۴۲۳،مامی آرام،،مانیا۹۶،سمانه ،وبقیه)دوستای گلم هروقت به امیدخدا فهمیدم نی نی دارین تک تک اسمتونو برمیدارم به امید اون روز😘😘۱.خداروشکر *نگین* و *دانشجو فوق* مهشید*مرجان *مامان دایان*غزالی *حذف شدن

الهی بحق مهربونی دل حضرت رباب خدا به همه منتظرا بچه صحیح و سالم و صالح ببخشه 

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ومنی که ۱سالو نیمه منتظرم و کاملا مایوس و نامید هی خداااا

اصلا ناامید نباش

ب حضرت عباس توسل کن بخدا جوابتو میده🥺

   عشق(حضرت عباس ع)                                                                                            سخته ، ولی آخرش قشنگه:)                          میشه واسه ت دلیم یه صلوات بفرستین صحیح و سلامت بیاد بغلم😍🤍🌱
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز