2733
2734

من یکی از راز هامو به خیلیا گفتم ولی فامیل یا آشنا نیستن

الان میترسم به اونایی که گفتن برن به گوش طرف برسونن

یکیش دو نفر تو بانک بود یکیش تو بیمارفتین بود و.....

احساس میکنم اونا آشنا یا فامیلند من نشاحتم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

کاری از دستت برنمیاد جز دعا که به گوش طرف نرسه پشت سرش حرفیدی

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..
کاری از دستت برنمیاد جز دعا که به گوش طرف نرسه پشت سرش حرفیدی

میگم رازمو گفتم اشتباهی کرده بودم خاستم کمکم کنن

غریبه هستنآ ولی فکر میکنم فامیلم بودن 

2738
میگم رازمو گفتم اشتباهی کرده بودم خاستم کمکم کنن غریبه هستنآ ولی فکر میکنم فامیلم بودن 

بخاطر بچت سعی کن فکر نکنی به این موضوع از خدا بخاه کمکت کنه و خودتم هروقت این موضوع اومد تو ذهنت به چیزای خوب فکر کن استرس برات خوب نیس گلم

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..

ان شالله که نمیگن  به کسی و انسان های رازداری باشن

ولی خب دیگه این بشه واست تجربه که هیچ وقت راز واسرار مگوی خودت وخانواده رو پیش کسی عنوان نکنی تااین همه  دچاراسترس نشی

برو به دبوار حرف بزن ولی پیش کسی از رازهات نگو منبعد ازاین


بخاطر بچت سعی کن فکر نکنی به این موضوع از خدا بخاه کمکت کنه و خودتم هروقت این موضوع اومد تو ذهنت به ...

الان چیکار کنم؟

اونا غزیبه بودن مشکلمو گفتم اونام گفتن نترس و....

ولی فکر میکنم فامیل من هستن یا آشنای منن

ان شالله که نمیگن  به کسی و انسان های رازداری باشن ولی خب دیگه این بشه واست تجربه که هیچ وقت ر ...

مرسیعزیزم

چیکار کتم با این فکر؟

اخه اونا غریبه ان منو نمیشناسن منم اونارو فقط میترسم الکی


2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حس ششم

barbarakennedy | 3 ثانیه پیش
2687
2730