صبح داشتیم میرفتیم کوه
کف مترو یه خانم با لباس بلوچ با دوتا بچه نشسته بود بدون کفش و به شدتتتتتتتتت کثییییییف ینی جوری که مگس دورشون بود
بچه کوچیکه به شدتتتت گریه میکرد ..رفتم بهش کیک بدم دیدم پاش سوخته و عفونت خیلی خیلییییی شدید کرده....
مامانه هم حامله!!!بهش میگم بیا بچتو ببریم دکتر میگ پولشو بده میبرم منم دادو بیداد اگه نیای ببریم زنگ میزنم پلیس ببردت
بردمش بیمارستان انقد پای این بچه چرک بووود با دوتا سرم هم نتونستن شستشو بدن...خلاصه پانسمان شد و رفت ولی فکر من یه لحظه هم ازشون بیرون نمیره...که آیا پانسماتشو عوض میکنه؟آیا پماد و انتی بیوتیکارو میزنه؟
مگ میشه؟؟؟؟؟؟مادر انقد عوضیییی؟؟؟؟تازه با هرزگیش یکی دیگم حاملس...بهش میگم چرا میگه کار خداست
بنظرتون راهکار برای این اتفاقات چیه؟چیکار کنیم بتونیم یکم فقط یکم نزاریم این بچه ها سختی بکشن؟