بیا پی وی تا دهنت سرویس کنم ایششششش
درکت نمیکنم!!!
سلام اسی امیدوارم به حرفام قشنگ فک کنی...من با همین شوهرم ت رابطه بودم اوایل ک خوب بود کم کم اونم ب دلیل اینکه خانوادش رلضی ب ازدواج نبودن و این نتونست راضیشون کنه کم اورد و منو پس میزد....در صورتی ک دوسم دااااااااشتا ولی کم اورده بود و گف برو نمیتونم بیشتر ازین باخانوادم بجنگم...خلاصه منم اویزون اخه بدون این میمردم فکرش منو خفه میکرد ک از هم جدابشیم...خلاصه هی زنگ میزدم هی پیام میدادم و از طرف شوهرم بی محلی...اخرش ی روز ب خودم اومدم گفتم حالا گیریم ک بامن بمونه ارزش داره با این همه حقارت؟؟؟؟خلاصه دیگه بهش زنگ نزدم پیامم ندادم روز اولی پاشدم با دوستام رفتم گردش و گوشیمو سایلنت کردم خب این دیده بود مثل همیشه من زنگ نزدم تا شب صبر کرده بود ک خودم بزنگم دیده بود ن خبری نیس خودش زنگ زد ادمی ک چن مدت کارش بی محلی بود...خلاصه منم جواب ندادم و دیگم ب گوشیم نگا نکردم و رفتم پی خوشگذرونیم اخرشب وقتی اومدم خونه دیدم ت واتساپ تلگرام اون زمان ایمو هم بود انقد پیام داده زنگ زده ویس فرستاده گررررررررریه کرده ک خدایا هزاربار فک کنم زنگ و پیام زده بود و ویس گذاشته بود...حالا ایندفعه من بودم ک میگفتم نمیخامت و این التماااااااس میکرد دید ن جواب نمیده شروع کرد ب تهدید گف ازت عکس دارم پخش میکنم اگه منو نخای خب منم ازش خاطرجمع بودم ک این کارو نمیکنه گفتم بدووووو همین الان پخش کن باز دید ن نمیترسم دوباره التمااااااس....ببین جوابشو نمیدادم وویس میفرستاد ی گریه هایی میکرد ک برا دوستم صداشو گذاشته بودم اشک دوستم در اومده بود
حالا خودت فک کن و تصمیم بگیر...بخدا ک ادمی ک بهش کمتر محل بدی بیشتر میخادت...و اینم بگم خوده من میدیدم این بیشتر دنبالمه من بدتر ناز میکردمو جواب نمیدادم با اینکه عاشقش بودم هاااااا
بعد ازین کارم همش میترسید ک من از حرفیش ناراحت نشم یا اشتباهی نکنه ک من برم و نخامش
تصمیم با ت عزیزم فقط قشنگ حرفامو بخون
