هفته هشت بارداری هستم ویار خیلی شدید دارم و نود و پنج درصد مواقع هرچی بخورم برمیگردونم حتی آب بدنم دچار کم آبی شده و بهمین خاطر بیشتر از یک هفته هست یبوست گرفتم اصلا معدم کار نکرده با عرض پوزش چندروزه ناشتا آلو میخورم و یه قاشق یه قاشق اب میخورم بالا نیارم ولی اصلا فایده نکرده قشنگ حس میکنم تو روده هام گیر کرده دلم و پایین کمرم کمی درد میکنه گاهی تجربه یا راه حل دارید کمکم کنید چیکار کنم تخلیه شه؟ 😭😭😭😭😭
نه بابا یبوست و که معاینه نمیکنن 😅 حتما برو واسه ی یبوستت.. اینجوری پیش بری با هر بار یبوست به شک ...
اخه یه زمان خانم برادرم تعریف میکرد دوستش خیلی طولانی یبوست گرفته رفته بیمارستان با ابزار الات در اوردن مدفوعش رو واقعا ازینکه اینجور بشم میترسم یعنی از خجالت میمیرم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم انشالله به حق پنج تن خیلی زود دامنت سبز بشه یه بارداری سالم و یه نینی صحیح سالم بیاری البته بدون این ویار و عذابی که من دارم میکشم، برات راحت و شیرین پیش بره
میگم پس همسرم کلا از داروخانه بپرسه در کنارش اینجور که گفتن انجیر و گل محمدی با ماست و روغن زیتون ا ...
بله حتما همین کارو انجام یده
چشم به فردا دوختم شاید از من ما بشه گره دلتنگیام با دستای تو وا بشه..... ********************************* نه جونمو بگیر نه پای من بمیر منو همیشه زندگی زده صدا اگه صداست خدا همون خداست چرا همیشه حال ما بده .....تو فرصت کمت نفس کشیدمت که زندگیمو زیر و رو کنم....بخاطر خودم شبیه تو شدم که آرزوتو آرزو کنم😔
بری دکتر برای رفع یبوست بهت شربت منیزیوم می ده.مجازه و راحت می شی
کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار میگه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک همخانه باهاش ادامه بده.
منم اولا بارداریم مثل تو بودم ویارشدید آبم نگه نمیداشت معدم هیچ دارویی هم تاثیر نداشت دکترم برام آمپول و سرم مینوشت با اونا خوب میشدم اثرش میرفت دوباره میرفتم میزدم برا یبوستم شربت خاکشیر صبح ناشتا و شب میخوردم شربت لاکسی ژل هم خوبه
من مثل شما بودم الانم هستم انجیر خشک و البالو و گیلاس زیاد خوردم انجیرخشک چندتا میزارم تو اب خیس بخوره بعد میخورم اگر خیلی اذیتی حتما به دکترت بگو دارو بهت میده از هفته 14 که قرص اهن به من داد خیلی خوب شدم
اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک... از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک 💖برای خیلیا میتونم بمیرم ولی تنها کسی که میتونم به خاطرش زنده بمونم تویی دخترم 💖