یکی از اقوام نزدیکمون بنده خدا با خانواده اش به مشکل خورد. سر یه ماجرای ساده و پیش پا افتاده. خانواده اش یه جورایی طردش کردن گذشت نکردن و باهاش دشمنی کردن.
سال ها بابت این قضیه غصه خورد با اینکه شوهرش عاشقش بود و وضع مالیش توپ بود هیچ استفاده ای از اون همه مال و اموال نمی کرد و فقط و فقط غصه می خورد. بابت خانواده ای که اونقدر بد و بی رحم بودن که بچه شون رو طرد کردن.
سرطان تخمدان گرفت ولی بعدش پخش شد تو کل بدنش معده و روده و رحم رو هم درگیر کرد. و در نهایت دختر سه ساله اش رو گذاشت توی این دنیا و رفت!
هیچ وقت غصه خور نباشید هر کی خوبه تو زندگیتون نگه دارید و هر کس بده و حالتون رو خراب میکنه حتی حتی اگه مادرتون یا پدرتون باشه کمرنگش کنید.
مگه چند بار زندگی میکنید؟ چند بار فرصت دارید که از نعمت های این دنیا استفاده کنید و لذت ببرید؟
اینجوری نباشه که یهویی به خودمون بیایم ببینیم پنجاه سالمون شده و فقط غصه خوردیم و حرص خوردیم و درگیر حرف این و اون بودیم ...