2737
2734

دوشب هست که مجبورم با مهمانهام که فامیلای همسرم هستن تو یک اتاق بخوابم. چون از شهرستان اومدن خونه ما تفریح و مسافرت. خونم کوچیکه مردهاشون یه اتاق خوابیدن و زنهاشون یک اتاق. حتی توی هال هم باز مردها و بچه ها خوابیدن.

امروز زن پس عمه شوهرم بهم گفت تا صب از صدای خروپف تو خوابم نبرد.

می‌دونم که حق داره چون بينيم انحراف مادرزادی داره و عملم کردم بهتر نشد.

حالا می‌ترسم باد روده هم دراومده باشه شنيده باشه از خجالت تو صورتشان نگا نمیکنم. چون‌ همیشه نفخ دارم و حتی پیش شوهرم نمیخوابم. چیکارکنم خیلی معذبم

لطفا سوال نکنید. بله پروفایل خودمم  تو ارایشگاه ازم عکس گرفتن.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودتو عذاب نده برگرد خونتون 

ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم    البته به دنبال یک آهو هستم    آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )
2728
خودتو عذاب نده برگرد خونتون 

آها اونا مهمونتن 😐 

ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم    البته به دنبال یک آهو هستم    آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )
2738
من میزبان هستم

آره متن طولانی شد یادم رفت 😅 

پس راحت باش بگو عزیزم خونه ی خودم خروپف نکنم کجا بکنم ؟ 

ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم    البته به دنبال یک آهو هستم    آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )
آره متن طولانی شد یادم رفت 😅  پس راحت باش بگو عزیزم خونه ی خودم خروپف نکنم کجا بکنم ؟

اخه خروپف بهرحال یچیزی.  میترسم اون‌یکی هم اتفاق افتاد باشه. خیلی دختر مغرور و  بی ادبی هست. اگه شنیده باشه می‌دونم به فامیلاشون میگه 

لطفا سوال نکنید. بله پروفایل خودمم  تو ارایشگاه ازم عکس گرفتن.

وا مگه امدن هتل ۵ستاره  بگو خوشتون نمیاد راه باز جاده دراز بفرمایین چه مهمونا پرو شدن اون روزم ی خانمه میگفت قراره از شهرستان واسم مهمون بیاد خودشم دو هفته

روشنفکر بازیاتونو برای خودتون نگهدارید روشنفکری ب توهین نیست جامعه کشش داشتن این همه روشن فکرو نداره
اخه خروپف بهرحال یچیزی.  میترسم اون‌یکی هم اتفاق افتاد باشه. خیلی دختر مغرور و  بی ادبی هس ...

دیگه اون از کنترل من و شما خارجه 

مگر اینکه بکشیش که بتونی جلو زبونشو بگیری 😐😂

ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم    البته به دنبال یک آهو هستم    آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730