2733
2734
عنوان

امروز برای اولین بار تنهایی رانندگی کردم😍😊

| مشاهده متن کامل بحث + 1152 بازدید | 53 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باید تمرین کنی


بابام یه ماشین دست دومی به اسم من گرفنع ولی اجازه نمیده برم بیرون باهاش حتی خودشم باهام تمرین نمیکنه.اول خواستم همین تابستون برم دوباره اموزشگاهی که میرفتم یه پولی بدم بگم ۳،۴ جلسه باهام تمرین کنن یکم ولی دیدم وقتی بابام نذاره برم ببرون تنهایی حالا تمرینم بکنم به درد نمیخوره الکی پولمو دور ریختم. حتی سالی که شاغل بودم منم مثل اسی بیمارستان میرفتم نذاشت باپول خودم یه ماشین بگیرم پولم از ارزش افتاد اونموقع یه بلریانس میتونستم بخرم باهاش.الان پراید صفرم نمیدن.

بابام کل فامیلاشو به ماها ترجیح میده.ما امسال حتی یشبم نرفتیم پای دسته و هیات نه خودش برد نه گذاشت داداشم ببره.حتی دیروز پریروزم کامل توخونه بودیم. بعد ازونور چون زنعمو اخریم یه ۴۰ سالشه حتی تنها استانای دیگم میره این ترسید منم رانندگی کنن رانندگیم از زنعموم بهتر باشه نذاشت بشینم پشت ماشین.خواست فقط فلانی باشه که تنها خودش همه جا میره و همه به به چه چه کنن واسش وبگن واییییی چقدر با عرضست.یکیم اینکه بابام ترسید من تنهایی رانندگی کردنو یاد بگیرم دیگه هرجا خودمو مامانم خواستیم بریم.الان باید هی التماس بابامو بکنیم اگه کار داشتیم تا ببرتمون تازه فوریم میره میگه به فکو فامیلش که رفتن فلان چیزو خریدن.اونوقت دیروز بما میگه نبردمتون پای دسته چون لیافت نداشتید😐😐

با میل خودم کاربریم تعلیق میشه.خوبی بدی دید حلال کنید،ببخشید.خدافظ
2731
بابام یه ماشین دست دومی به اسم من گرفنع ولی اجازه نمیده برم بیرون باهاش حتی خودشم باهام تمرین نمیکنه ...

عجب آدم عجبیه

اونجاش عجیب تره که گفتی ترسید رانندگی من از زنعموم بهتر باشه 

ازمیان دردها،آنهایی که گفته نشدند مارا پیر کردند💔
عجب آدم عجبیه اونجاش عجیب تره که گفتی ترسید رانندگی من از زنعموم بهتر باشه  


میگم که کل خانوادشو بمنو جفت داداشامو مامانم ترجیح داد.من میگم خودم کادر درمان بودم خواستگار خوب برام میومد بعد میرفتن با عمم و مامانشون سه تایی نصف شب راجبه خواستگاره بحث میکردن اگه میدیدن از عمه و شوهر عمه و عموها وزنشون و کل هفت جدشون طرف بهتر بود یواشکی ردش میکردن بمن میگفتن نکه خیلی خوشگلی نپسندیدنت به اونا گفته بودن من نپسندیدم. بعد صبح ساعت ۷ صبح میدیدم گل وشیرینی طرف نیست. تو ماشین قایم میکرد ومیبرد محل کارش بعد عصر با عمم بیخبر میرفتن پس میدادن. بعد عمم رو سر کوچه پیاده میکرد خودش جدا میومد چون خونه هامون روبه روی همه که ماها شک نکنیم اینا باهم بودن. گاهی ساعت ۲ ظهر که بابام از کار میومد عمم از قبل توکوچه بود که اگه حرفی چیزی دارن اونجا بگن کسی نفهمه.من کلی عمرم رفت تا فهمیدم اینا چیکارن میرفتم طبقه بالا که خالیه میدیدم.چون میدونستم خیلی ادمای حیله گرین.کلی خواستگار وکیل وپزشک و مهندسمو رد کردن ولی یه عده بی سوادوبیکار برام میاوردن.براهمین الان تو۳۱ سالگیم مجردم هنوز.اینم پارسال نوروز خود عمم از دهنش دررفت با افتخار گفت نه من رفتم گل وشیرنی فلانی رو پس دادم.اونوقت الان دخترش ۱۷ سالشه تازه کنکور داده هر شب پای دسته ها که براش شوهر پیدا کنه

وقتیم بیکار شدم هم عمم هم خود بابام علنا بهم گفتن حقت بود بیکار شدی طرحی بودی غروررداشتی ولی اونا انداختنت بیرون.تازه بابام حرفای عممو میگفت.معلوم بود اینارو اون کرده تو گوشش



باز چند سال پیش دانشجو بودم با دوستم رفتیم ازین چادر استین دارا گرفتیم.همین زنعموم فکر کرد مثل خودش که حسوده من روی حسادت اون اینکارو کردم با عموم دعوا کرده بود عمومرفته بود به مامانبزرگم گفته بود اونم به بابام که این چادرشو بگید ورداره وگرنه به بلایی سر خودم میارم بابامم به دروغ بهم گفت یع خواستگار برات پیدا شده فقط میگه ما ازین مدل چادرا نمیپسندیم اینو بردار منم فهمیدم کار زنعمونه چون باهم مشهدم بودیم دیدم بد به چادرم نگاه میگنه برنداشتم تا اخر بابام بدون اجازه نصف شب برداشته بود فرداشم برده بود داده بود به این گداها.

حالا من کلا چادری هستم ولی زنعموم فقط محرما و جاهای زیارتی چادر سر میکنه کلا سالی دوسه بار استفاده میکنه.

ولی هر کدوم از فامیلشون کپیه کارا وخریدای منو انجام بدن اشکال نداره 

با میل خودم کاربریم تعلیق میشه.خوبی بدی دید حلال کنید،ببخشید.خدافظ
میگم که کل خانوادشو بمنو جفت داداشامو مامانم ترجیح داد.من میگم خودم کادر درمان بود خواستگار خوب برام ...

دیگه تو ۳۱ سالته راحت نیتونی برای خودت تصمیم بگیری 

برادرات هم مثل تو هستن؟اونام گوش به فرمان پدرتن؟

ازمیان دردها،آنهایی که گفته نشدند مارا پیر کردند💔
2738
دیگه تو ۳۱ سالته راحت نیتونی برای خودت تصمیم بگیری  برادرات هم مثل تو هستن؟اونام گوش به فرمان ...


داداشام از من کوچیکترن ۲۶و۲۷ سالشون.ما گوش به فرمان بابام نیستیم که کاری گفت فوری انجام بدیم.اون خودش اصلا بدون اینکه بماها بگه برامون تصمیم میگیره.حالا خواب دیدن دختر همین عمم که میگم ۱۷ سالشه رو بندازن به یکی از داداشام.

مثلا من گفتم بابامن مامایی دوست ندارم میخوام برم پرستاری بازور فرستادم مامایی.داداشم گفت معلمی دوست ندارم میخوام برم پرستاری بازور فرستادش فرهنگیان.

یه ماشین دست دوم برا من یکی صفر برا داداشم خریده ولی اختیارشو نداریم هیچ کدوممون.گوش به فرمانش نیستیم اتفاقا داداشم جلوش درمیاد ورمبداشت ماشینو میبرد بیرون اونم دید زورش بهمون نمیرسه‌ سوییچای ماشینو میذاشت بالای دوپوش حموم باز میرفتیم میاوردیم الان کلا باخودش میبره سرکار همه سوییچا رو😂😂 

با میل خودم کاربریم تعلیق میشه.خوبی بدی دید حلال کنید،ببخشید.خدافظ
داداشام از من کوچیکترن ۲۶و۲۷ سالشون.ما گوش به فرمان بابام نیستیم که کاری گفت فوری انجام بدیم.اون خود ...

فقط داداشت زیر بار ازدواج با دختر عمت نره که ...

فکر کن اختیار زندگیش میفته دست بابات و عمه دختر عمه

فاجعه میشه،الان کار میکنی؟

ازمیان دردها،آنهایی که گفته نشدند مارا پیر کردند💔
فقط داداشت زیر بار ازدواج با دختر عمت نره که ... فکر کن اختیار زندگیش میفته دست بابات و عمه دختر عم ...

نه بابا دختر عمه چیه؟؟

دختر عمم پسر عمم وشوهر عمم از دست مامانشون کلافن.کفرشونو دراورده.سه تا بدبخت توسری خورن بخدا.الان امسال که کنکوری بود یکم هواشو داشت که هم درس بخونه هم دستاش خراب نشه بتونه شوهرش بده وگرنه هی میگفت میگرن دارم واینا،یه تونور خوشخیم مغزی داشت عمل کرد تموم شد، هرچی پیاز و سیبزمینی داشت میداد دختر عمم که ۱۳،۱۴ سالش بود براش پوست بگیره خوردکنه.هم خودش هم شوهرش معلمن دیگه از وقتی مجازی شد بیگاریارو از شوهرش میکشه.

پسر عمم هم ۱۵ سالشه.بخدا این دوتا بدبخت بیان خونمون بدون اجازه مامانشون یه شربت نمیخورن زنگ میزنن ازش بپرسن

میگن اخه فلان چیزو خوردیم مامانم میگه چیزایی دیگه باهاش نخورید مریض میشید حوصله مریضیتونو ندارم الان مثلا خربزه خورده بودن زنگ میزنن مامان ب اشربت ابلیمو خوبه اینجا شربت بخوریم😐😐😐

اختیار اینکه خوودشون چیزی انتخاب کنن ندارن.سر همین فصولیای عمم وبی احترامیش به مامانم از ماه رمضون که انداختمش بیرون از خونه،همسن مامانمه، دگیه بچه هاشم نمیذاره بیان.دخترش بمن وابستست. نوزاد بود گریه میگرد من میتونستم بخوابونمس حتی مامانبزرگمم نمیتونست خودشم که معلم بود نبود.

این دختر عمم رو بگیرن داداشام کلا زندگیشون میافته زیر دست عمم.بدبخت میشن

با میل خودم کاربریم تعلیق میشه.خوبی بدی دید حلال کنید،ببخشید.خدافظ
نه بابا دختر عمه چیه؟؟ دختر عمم پسر عمم وشوهر عمم از دست مامانشون کلافن.کفرشونو دراورده.سه تا بدبخت ...

وای فرار کنید با داداشات برید یه جای دیگه به خدا اینا کین آخه🤦‍♀️


ازمیان دردها،آنهایی که گفته نشدند مارا پیر کردند💔
بابام یه ماشین دست دومی به اسم من گرفنع ولی اجازه نمیده برم بیرون باهاش حتی خودشم باهام تمرین نمیکنه ...

متاسفانه مردهای گذشته همه چیزو فدای اقتدارشون میکنن و برام قابل درک نیست . الان شاغلی عزیزم جندسالته ؟

اےدردلم نشستہ💖ازتــــــوکجا گُریــزم؟¿.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730