ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تویی ک امضامو می خونی تو زیباترین آدمی هسی ک می شناسم😍 ✨پراز انگیزه قوی باهوش و هرروز برای زندگیت تلاش میکنی 🌱تو لایق بهترینایی بالا بالاها می بینمت ب زودی🤍😎✌🏻
Miiii سابق😐_دختر_شنی سابق😐 گزارش نزن بی فانوس خط ندارم دیه😒اسم کاربری ها یادم نمیمونههههه😶۹ماه🌑 تو آب🌊بودیم….بعدش تو هواییم☁️…..بعد میمیریم میریم تو خاک⚰️…..خو تابلوعه بعدش آتیشه🔥دیگه 😐👐🏻 خدایا دستمال🧻 که هیچی… کل زندگی من زیر درخت آلبالو🍒گمشده…تو بگو بهشت کدومه اصن تو این زمین بهشت کجا بود…. ۱۲ آذر ۱۴۰۱ قلبم از جا در اومد💔🥀