گفت شنیدم رل داشتی؟گفتم نه بابا اونا همش مال بچگی بود!ولی الان یکی دیگه رو دوس دارم،گفت کی؟گفتم نگم بهتره...تا ساعت ۵ صبح هی باهام حرف زد تا راضیم کرد بگم...بهش گفتم تو...........💔دقیقا همین شکلی نوشتم،گفت این قلب شکسته ینی من قلبتو شکستم؟گفتم نه ولی میدونم میشکنی،گفت من شرایط مالی خوبی ندارم..نمیتونم به بابات خیانت کنم و با دخترش دوست بشم و آخرشم باهاش ازدواج نکنم،گفت بهتر از تو برام پیدا نمیشه ولی من هیچی ندارم،نه کار،نه خونه،نه ماشین و نه بابای پولداری..ولی میتونم مثل داداش گنارت باشم،تو تک فرزندی و تنهایی،نمیخام از تنهایی وارد رابطه با پسرا بشی