من ب واسطه شغلم بعضی شبا تا دیروقت در سطح شهر هستم
دو هس روز پیش بود ک طرفای ساعت دو و ربع شب رفتم بیرون شهر و گاز زدم و تا دوباره اومدم توی شهر دیگه دو نیم دو چهل بود سر یکی از چراغ قرمز های ساحلی ی پسر بچه 10 11 ساله رو دیدم نشسته بود و ب سمت دریا نگاه میکرد و خب از اب پاشی ک کنارش بود مشخص بود چرا سر چراغ قرمزه ولی خب دیگه توجهی ب ماشین سر چراغ قرمز نمیکرد ( احتمالن از خستگی )
نمیدونم ولی ی نگاه عجیبی داشت بگیم پراز غم ؟ پراز ناامیدی ؟ پراز خستگی ؟
نمیدونم
بعد اونشب دیگه ندیدمش
تا دیشب ک دوباره حوالی ساعت دو ربع کم دیدمش و خب ایندفعه هم همونجور ب سمت دریا نگاه میکرد...
هر جور حساب کردم منطقی پیدا نکردم ک چرا ی پسر ده ساله باید تا ساعت دو سه شب سر چراغ قرمز بشینه و نگاه کنه
نمیدونم...
ولی عجیب فکرم درگیرشه...
مشکلی داشت حتما
کمکش کن
خوب ازش می پرسیدی؟
چجوری تا اون بالا رفته؟
اخی😔😔
کدوم شهری
چون انقد کوچیکه که توان کشیدن غم و غصه و مسئولیت رو نداره🥺
چون پدرش مادرش اوسکول بودن احتمالا و درک نکردن بچه درست کردن کاردستی درست کردن نیست
نکنه آدم نبوده😮
خوب کودک کاره درسته؟
بنظرت چرا ؟بچه ها این تفاوت مالی رو عمدتا نمیتونن هندل کنن.خدا خودش به همه بچه های سرزمینم کمک کنه
خوب میرفتی میپرسیدی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
