ظهر خواب دیدم سینه سمت چپم بزرگ شده تا پیش شکمم خیلی دردم میکرد شیرازش میومدبعد شوهرم بیدار کردم گریه کردم گفتم سینه ام درد میکنه بزرگ شد دید و بغلم کرد بردم توحیاط خلاصه پدرمادرش ازخواب بیدار کرد گفت سینه اش بزرگ شده ودردش میکنه پدرشوهرم بهم گفت نباید گوشت بخوردی گوجه بادمجان بخوردی شاید مریضی تو گوشت بود شوهرم هم همین حرف زد خلاصه ب مادرشوهرم گفتم شیراز سینم میاد گفت مثل همون زنی ک همسایه دخترش هست اشتباهی تو قرص ها باردار شدتوهم همونجوری باردارشدی خواستم برم پیش دکتر ک بیدار شدم بنظرتون تعبیرش چیه کنجکاو شدم شدیددددد؟؟؟؟؟