2726

دیشب حوالی ساعت یک تو کوچه سروصدا شد

شوهرموبیدار کردم و گفتم اینجوری شده و... 

باهم. از پنجره نگاه کردیم بعد اولش گفت برم ببینم چخبره منم گفتم ولش کن بخواب

اومد بخوابه بغلش کردم و کمی حرف زدم باهاش و اخرش گفتم ک بنظرت قالب مینی کیک چند؟ گفت نمیدونم

گفتم دیج. ی ک. ا. ل. ا میده ۴۳گفت خب اگه میخوای ب خریدا اضافه کن

حالا الان هرچی تعریف میکنم میگه یادم نمیاد😐😐

اصلاقالب رو داخل خریدا دید برگاش ریخت

گفت من نگفتم

منم گفتم خودتی و نمیخواد گردن نگیری و اونم هزاران قسم ک مشکلی با قالب ندارع و واقعا یادش نمیاد دیشب چیا گفته🤣

پفک نمکی و بیسکوییت ماسالای سابق هستممم و به دلیل فراموشی رمز،بیسکوییت ماسالا به افق پیوست😭 برای سلامتی پسرم ی صلوات می‌فرستی😘
من نه ولی دوستام هرشب که مست میکنن فرداش گیجن یادشون نمیاد که دیشب چه زرزرایی کردن😂😂

🤣🤣🤣

شوهرمن نخورده مست بود

پفک نمکی و بیسکوییت ماسالای سابق هستممم و به دلیل فراموشی رمز،بیسکوییت ماسالا به افق پیوست😭 برای سلامتی پسرم ی صلوات می‌فرستی😘


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا تو فیلما دیدم بعد مستی آدم اینجوری میشه که معمولا شب قبلشو یادش نیست ..‌ شمارو نمیدونم چرا یادت نیست😶😂

ما آدم ها دو سبد با خودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون ؛ نکات مثبت و خوبی هامونو میندازیم تو سبد جلویی ، عیب هامونو تو سبد پشتی ؛ وقتی تو مسیر زندگی داریم راه میریم فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی !
2728
من نه ولی دوستام هرشب که مست میکنن فرداش گیجن یادشون نمیاد که دیشب چه زرزرایی کردن😂😂

دقیقا میخواستم بگما😆

  هیچ چیز از هیچکس بعید نیست پس از همدیگه بت نسازید...😇اگه تینا صدام کنی خوشحال تر میشم💚😁                                    
والا تو فیلما بعد مستی آدم اینجوری میشه که معمولا شب قبلشو یادش نیست ..‌ شمارو نمیدونم چرا یادت نیست ...

من اینجوری نشدم

شوهرم اینجورش شد

احتمال میدم بخاطر خستگی زیاد بوده

منم گفتم روش خوبی واس مخ زنی یافتم

پفک نمکی و بیسکوییت ماسالای سابق هستممم و به دلیل فراموشی رمز،بیسکوییت ماسالا به افق پیوست😭 برای سلامتی پسرم ی صلوات می‌فرستی😘

وای منم دقیقا همینطوریممممم

من چند وقت پیش نامزدم برام تعریف میکرد خوابیده بودم پیش نامزدم بعد یهو دستمو گرفته گفته خابیدی گفتم اره برگشته گفته چرا بیداری من یهو گفتم فردا جمعس اونم گفته اره،بعد من نشستم گریه کردم که چرا جمعس

بعد بغلم کرده برام آب آورده گرفتم خوابیدم

درصورتیکه خودم اینارو یادم نمیومد برام تعریف کردنی 😐😂


من اینجوری نشدم شوهرم اینجورش شد احتمال میدم بخاطر خستگی زیاد بوده منم گفتم روش خوبی واس مخ زنی ی ...

اها حتما پس از همون خستگی بوده ..

ما آدم ها دو سبد با خودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون ؛ نکات مثبت و خوبی هامونو میندازیم تو سبد جلویی ، عیب هامونو تو سبد پشتی ؛ وقتی تو مسیر زندگی داریم راه میریم فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی !
والا تو فیلما دیدم بعد مستی آدم اینجوری میشه که معمولا شب قبلشو یادش نیست ..‌ شمارو نمیدونم چرا یادت ...

شوهرمنم همینطوری میشه کلی چیز ب من میگه فرداش ک من تو قیافم میگه چرا .میگم انتظار داری قربون صدقت برم😐😐

مامانم همیشه میگه من ۹ ماه سختی کشیدم ک قلبت شکل بگیره نذار یکی تو ده ثانیه بشکونه بره

از من فامیلی مادرشوهرمو پرسیدن گفتن یادم نمیاد همین دو روز قبل .

گفتن وا این فامیل که فوت شده الان اومدی فامیلیش چیه ؟ برادر مادرشوهرته .   گفتم وای یادم نمیاد 😆


کلا یادم رفته بود . در حالی که کامل میدونستم 

کرونا. قبل اومدن این ویروس کرونا سرما میخوردم در حد فجیع. اما با یه امپول ساده  خوب خوب میشدم . از وقتی کرونا اومد و گرفتم   هیچ امپول و دارو و سرم و دمنوش ها و.... اثر ندارن . هیچی واقعا . ۱۰بار دکتر میرم هیچی به هیچی . بعد یه عده میگن کرونا وجود نداره. خوبه که  قبل کرونا  سرما خوردگی های شدید داشتم وبا یه امپول خوب میشدم وگرنه مگه میشد قانعشون کرد کرونا وجود داره . 
شوهرمنم همینطوری میشه کلی چیز ب من میگه فرداش ک من تو قیافم میگه چرا .میگم انتظار داری قربون صدقت بر ...

وای😑😂😂حتما ایشونم مثل شوهر استارتر تو خستگی هذیون میگه ..

ما آدم ها دو سبد با خودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون ؛ نکات مثبت و خوبی هامونو میندازیم تو سبد جلویی ، عیب هامونو تو سبد پشتی ؛ وقتی تو مسیر زندگی داریم راه میریم فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی !

اخ هر شب همینه 

دوشب پیش صدا بود تو کوچه بیدار شد رفت لب پنجره بعدم یه چیزی گفت صبح گفتم دیشب چقد شلوغ بود 

گفت جدی!!!گفتم عاره دیگه رفتی پا پنجره ... تعجب کرده بود 

یادش نمیومد رفته پا پنجره و حرفی زده

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730