2703
2553
عنوان

قلب جنین

149 بازدید | 23 پست

سلام خانوما من ۵ هفتمه دکترم گفته هفته ۶ام‌بیا برای سونو من خانواده خودم ینی پدر مادرم گفتم ؛الان همسرم میگه ب بردار و پدرشم بگیم ، هنوز نمیدونیم قلب داره یا نه. از استرس خوابم نمیبره 

قلبش هفته هشت به بعد تشکیل میشه

بزارمطمئن بشی بعد بهشون بگو

خدا گر پرده بر دارد ز روی کار آدمها/چه شادی ها خورد بر هم/چه بازی ها شود رسوا/چه کاذب ها شود صادق/چه صادق ها شود کاذب/عجب صبری خدا دارد که پرده برنمیدارد😑

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش

ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456

چرا اینقد زود همه رو خبردار میکنید!  من سر دوقلوهام تا دوماهگیم به کسی نگفتیم سر این فسقل هم تا سه ماهگی جز مامانو خواهرم کسی نمیدونس🤷🏻‍♀️

یکی‌ جدی ‌بودنش ‌به دل آدم میشینه، یکی خوش اخلاق بودنش.. یکی سرسنگینش به دل میشینه، یکی شیطونش! یکی کم حرفش دوست داشتنیه.. یکی پرحرفش! اگه ادای کسی رو دربیاریم جذاب نمیشیم مسخره میشیم، شبیه خودت باش مگه خودت چشهシ راستـی..همیشه لبخند بزن، لبخندت یا باعث شادی آدما میشه یا آزارشون، میخوام بگم در هر دو صورت تو برنده ایシ
چرا اینقد زود همه رو خبردار میکنید!  من سر دوقلوهام تا دوماهگیم به کسی نگفتیم سر این فسقل هم تا ...

منک. سه ماهگیم تموم شد تازه فهمیدم حامله ام 😂 بعدش گفتم به مامانم اینا 

به بقیه از ۶ماهگی گفتم گزاشتم غربالگریام تموم شن

2714

اوووه چه زود

ما که اصلا به کسی نمیگیم تا بپرسن مگه به مادرپدرا اونم بعد از سه ماه و غربالگری.

داداشم پنج ماهم بود پرسید گفتم اره حاملم. خالم بچه دنیا اومد فهمیدن. بنظرم اصلا به کسی مربوط نیستا

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
منک. سه ماهگیم تموم شد تازه فهمیدم حامله ام 😂 بعدش گفتم به مامانم اینا  به بقیه از ۶ماهگی گفت ...

خوش به حالت.. من مادرشوهرم کافیه فقط فیسمو ببینه تا ته همه چیرو میفهمه.. سر این یکی دائم میگفت حامله ای زیر بار نمیرفتم آخرش واسم شربت زعفرون درست کرد گفت باشه حامله نیستی بخور 😐 این روشو زد دیگه نتونستم مخفی کنم همه رو خبردار کرد وگرنه به خودم بود تا شکمم بیرون نزده بود نمیزاشتم کسی بفهمه😕

یکی‌ جدی ‌بودنش ‌به دل آدم میشینه، یکی خوش اخلاق بودنش.. یکی سرسنگینش به دل میشینه، یکی شیطونش! یکی کم حرفش دوست داشتنیه.. یکی پرحرفش! اگه ادای کسی رو دربیاریم جذاب نمیشیم مسخره میشیم، شبیه خودت باش مگه خودت چشهシ راستـی..همیشه لبخند بزن، لبخندت یا باعث شادی آدما میشه یا آزارشون، میخوام بگم در هر دو صورت تو برنده ایシ
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687