اونایی که میخوان توهین کنن نیان لطفا!!
من پسرم 2 سال و 9 ماهشه از صبح که بیدار شد فقط و فقط اذیتتت کرد فقط خرابکاری کرد اول وقتی هواسم نبود یه ماژیک گرفت مبل رو داغون کرد فقط سرش داد زدم اون لحظه .. بعدش دوباره نمیدونم چجوری از کابینت ادویه رو ورداشت خالی کرد رو زمین دوباره بهش تذکر دادم صدامو فقط بردم بالا
یه ساعت بعدش وقتی داشتم غذا میپختم عطرو از کمد ورداشت خالی کرد رو گونی برنج !! تازه خریده بودیم تو هال بود اینجا حسابی دعواش کرد ولی باز نزدمش !! با اینکه خیلییی دلم میخواست بزنمش واقعا عصبی بودم ! ولی هی میگفتم بچس !!! هی وسایل رو قایم میکردم
بار بعد از یخچال ماست رو ورداشت با اینکه طبقه بالا بود اومد خالی کرد رو زمین هال !! اینکه واقعا عصبی شدم زدم محکم رو دستش !! بعدش دلم سوخت از دلش در اوردم
با اخر من با اینکه دشوی رو یادش دادم دو هفتس جیش رو خبرمیده ولی تو آشپزخونه خودشو خالی کرد با اینکه میدونستم پیش میاد ولی چون نصف شب بود خسته بودم و تمام خرابکاریاش از صبح تا شب اومد جلو چشمم محکم زدمش هم رو دستش هم رو پاش هم رو سرش کلی سرش داد زدم پسرم گریه میکرد دیوونه شده بودم واقعا .. همونجا نشستم گریه کردم جیغ زدم شوهرم اومد آرومم کنه ولی واقعا داغونم داغون نمیدونم از دستش چیکار کنم درسته بچس ولی منم ادمم یه صبری دارم یه طاقتی دارم از صبح تا شب باید فقط حواسم بهش باشه خرابکاری نکنه
الان خوابیده و من عذاب وجدان شدیدی دارم هی میگم چرا باز صبوری نکردم چرا زدمش ولی نمیدونم چمه فشار زیادی رومه یکی بگه چیکار کنم