logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  سبک زندگی
  3.  محیط زیست و زندگی سالم
  4.  کیا از قیافه شون راضیَن😁
2726
بامبینو
عنوان

کیا از قیافه شون راضیَن😁

2499 بازدید | 280 پست

ویژگی های ظاهرتونو بگین 

خودتونو دوسدارین (عزت نفس؟

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤
1401/04/14
|
20:33
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

بله خیلی 

خب چیزی که خیلی دوست دارم چشمامه 

بینی معمولی دارم پوست گندمی روشن 

لبایی که شاید فرمش رو نپسندید اما من دوسشون دارم 

ابروهای تمیز شده 


صدای آب اندوهگین به گوش می‌رسد، بحران آب را جدی بگیریم.
1401/04/14
|
20:34
2728
سرم یستی

من راضی ام 😁



ی صلوات میفرستی برام 🙏 منتظر معجزه ی خدام 😍صدایِ قلبِ تو قشنگترین اهنگ دنیاس 💖 یه روزی میشینم تک تک تارای موهای فرتو میشمارم 💓کاش میشد صدات رو لمس کنم💕 یا نفس کشیدنتو بغل کنم 💞 وقتی ب شدت احساس دلتنگی میکنی یعنی یه نفر آرزوی دیدنتون داره 💟 ینی میشه الان آرزوی دیدن منو داشته باشی ؟ حتی فکر کردن بهش ضربان قلبم تند تر میکنه 💝 نمیدونم چرا بعد دیدنت هر جایی رو نگاه میکنم فقط چشای تو رو میبینم 💘 ینی میشه برآورده شی ؟ 💌 میشه 💗خلاصه ک خدایا مرسی آفریدیش 🧡حالا هم لطف کن بزارش تو سرنوشتم که تا آخر عمرم دست از سپاس گذاری بر ندارم 💚 قول میدم مراقبش باشم ❤
1401/04/14
|
20:34

هیکلم بله خیلی راضیم .صورتمم معمولیه نه خیلی زشت نه خیلی زیبا 🌹چشم مو ابرو مشکی پوستمم سفید ، وزنمم ۵۶

مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما 🙂🙂                             غافل از آن که خدا هست در اندیشه ما 
1401/04/14
|
20:35

من ...خیلی ازخودم راضی ام .شکر

وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات  بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
1401/04/14
|
20:35
خوشگل نیستم  ولی از قیافه ام راضیم

مگه میشه خوشگل نباشی عزیزم

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤
1401/04/14
|
20:35

من میدوسم خودمو خیلی:) 

اندامم ک مث کره ای ها 

قیافمم دوس دارمم

 میگویند ب عقایدم احترام بذار! میگویم تو حتی نمی‌دانی عقایدت چیست!مختلف الاضلاعی ک هر زاویه اش ب چندسو است!___آفتاب پرستی ک در شب ماه را میپرستد___ حاصل عشق مترسک ب کلاغ مرگ یک مزرعه است...  
1401/04/14
|
20:36
هیکلم بله خیلی راضیم .صورتمم معمولیه نه خیلی زشت نه خیلی زیبا 🌹چشم مو ابرو مشکی پوستمم سفید ، وزنمم ...

وااای من عاااشق چشم ابرو مشکیم🥰البته خودم بورم و اینم دوست دارم قشنگه🥰

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤
1401/04/14
|
20:37
من اگه یه نفر تو دنیا باشه ک خعلی دوستش دارم خودممممم😃😍

😍😍

چجوری انقد خودتو دوسداری؟

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤
1401/04/14
|
20:37

منننننن

سلام من روشنام،تقریبا نوزده سالمه و عید غدیر امسال عقد کردم و تازه عروس حساب میشم اگر میشه واسه خوشخبتیم دعا کنید🌷😊دوست داشتم توی امضام ماجرای چادری شدنمو بگم😍من خانواده مذهبی دارم ولی خب روی حجاب هیچ حساسیتی به خرج نمیدادن،منم حجابم معمولی بود،یادمه کلاس نهم بودم میرفتم دهم تصمیم گرفتیم بریم یادمان شهدای والفجر 8وقتی رفتیم یه بنر بود درمورد یکی از شهدای غواص که ⁩درمورد حجاب گفته بودن.نمیدونم چرا از همون موقع که اومدم خونه اصرار به چادری شدن داشتم 🥺😍بعد یکی دو ماه رفتیم بازار به اصرار من یه چادر عباس عربی گرفتم و تا الان با عشق چادرو سر میکنم.در برابر امضای من گارد نگیرید. خواهشاً چون چندین نفر قبلا توهین کردن ولی طوری که من به حجاب شما احترام میذارم شما هم احترام بذارین⁦♥️⁩🌷
1401/04/14
|
20:37
2706
فرش بهشتی
به روز رسانی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

فوم رنگی پرفکت برای موی مشکی

بابونه۱۰۱ | 2 ثانیه پیش

رگ خواب یارمنو رقیب من میدونه

فرهاد۳۱ | 39 ثانیه پیش

باباااااااااااا

جانان_جانان_۲ | 40 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2687
سیف
2730
آزمایشگاه جردن

تاپیک های به روز شده

درس نمیخونم!

عزیزمن😅❤️ بلند شو از اون درسی که مشکل د...
1 دقیقه پیش

خانما همسرم خیلی زود انزاله و هم من از رابطه هیچی نمیفهمم هم خودش ...ب...

۱۰دقیقه کمه؟زودانزالی زیر۳دقیقه هست...تو...
1 دقیقه پیش

☆یک صفحه قرآن بخوانیم☆

زندگیتون مملو از نور الهی🍃🤲🏻💙🌸اَلل...
1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
پربازدیدترین تاپیک های امروز
دعوای امشب منو خاهر شوهرمو داستان زندگیم لطفا بیاید باردارم
توسط   ارزود  |  13 ساعت پیش
کیا با پزشک ازدواج کردند؟
توسط   nazli3322  |  15 ساعت پیش
حقوق اولین ماه سالتون چقدر شد
توسط   ارغوانیییییی  |  15 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

قبل ظهور...

mamanyasnajoooooon | 2 روز پیش

امروز تولد دوست دخترم بودیم،مامانای دیگه فکر میکردن من خواهر دخترمم+عکسم

دخترافسانه | 1 روز پیش

حس ششم

دکی1402 | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
کیاتوخونه لباسای جذب میپوشن شوهرم میگه....
توسط   yalda_banooo  |  13 ساعت پیش
دعوای امشب منو خاهر شوهرمو داستان زندگیم لطفا بیاید باردارم
توسط   ارزود  |  13 ساعت پیش
توروخدا بیاید شما شهری هستید بلدید 💔😔+عکس من و پسرع
توسط   دانشجو_آینده  |  6 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک