یه دوراهی سخت .... شما بودین واقعا چکار میکردین صفحه 6

مدیر

عضویت: 1401/03/16

تعداد پست: 568

سلام . منو و همسرم ۴ ساله عقدیم و از همون اول مشکلاتی داشتیم و اخلاقامون بهم نمی‌خورد من چند بار خاستم جدا شم ولی باز آشتی کردیم . از همه ی اینا بگذریم الان توی یک دوراهی سختم واقعا شما بودین چکار میکردین ؟

اگر بمونم سرکوفت گذشته همیشه از طرف همسرم هست که خانوادت اینکار کردن تو اون کار کردی ، تو میخاستی جدا بشی همه از زندگیم خبر دارن و .... مورد بعدی کلا دیگه با خانوادم قهره و با شناختی که ازش دیگه و اخلاق کینه ای بودنش دیگه آشتی نمیکنه هیچ . اگر بریم سر زندگی رفت و آمد منو گفته فقط هفته ای ی بار . و کلا کینه گرفته و همیشه بدشون میگه

مورد بعدم همونجور ک قبلا گفتم ، خونه نداریم و وضعیت کاری و مالی شم جوری نیست ک بتونه فعلا خونه اجاره کنه ‌ . و معلوم نیست تا کی خونه مادر شوهرم باشم ...

یه اخلاقای دیگه ام داره خشکه . آزادی بهم نمیده خیلی . وابسته مادرش هست . بعضی وقتام زود عصبی میشه .

راه دوم همین راهو برم و جدا بشم و بگم هر چی که شد شد ... احترامم حداقل دیگه حفظ بشه و حرف نشنوم از شوهرم ... اما حقیقت از طلاق و تنهایی هم میترسم

1401/04/14

20:04

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

عسل_دیونه

عضویت: 1400/11/03

تعداد پست: 3145

با این وضع بدتر میشه . ولی کاش اون وابستگیه کوفتی رو چکار کنه آخه...

مثله ترک کردن میمونه

یاده روزههایه سهتی که درآینده خواهی داشت بیفت

کم کم دل زده میشی ازش

سلام‌.هیچ وقت منتظر فرداو خوشبختی نباش.تو سخترین روزایه زندگیم یه چیزیو یاد گرفتم زندگی دلخوشی هایه کوچیک.من از یه قطره بارون که بخوره به صورتم لذت میبرم.

1401/04/15

17:05

1 نفر لایک کرده اند ...

sanazjoojoo

عضویت: 1400/06/15

تعداد پست: 11301

تنها نمیشی اصلا بشی تنهایی بهتراز با این آدم موندنه هرروز استرس ناراحتی اعصاب خوردی تو دلت نمیخاد شوهر مهربون داشته باشی عاشقش باشی همه جا باهاش بری بگی بخندی

1401/04/15

17:11

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.