2703
2553

من سه سالم بود پدرم تصادف کرد ما اون موقعه تهران زندگی میکردیم بعدش که پدرم فوت کرد رفتیم بجنورد زندگی کردیم من و مامانم و داداشم که یک سال و نیم از من بزرگتر 

۵ سال پیش مامانم با یه مرد ازدواج کرد ما چند سال با اون داشتیم زندگی میکردیم وقتی من ۱۳ سالم بود پسر خاله ی مامانم اومد خواستگاریم و خانواده ی مامانم هم قبول کردن و حتی خود مامانم اصلا نظر من رو نخاستن و ب مجبور باهاش ازدواج کردم ۲ سال و نیم عقد بودیم و الان ۸ ماهه خونه خودمم و اصلا از زندگیم راضی نیستم حتی یه ذره هم دوسش ندارم بگید باید چیکار کنم 😔


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2720
2714
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687