چندین ماه پیش در اوج یک بحران پشتم رو خالی کرد و از پشت بهم خنجر زد، بیرحم بود و سرد... وقتی داشتم پدرم رو از دست میدادم حرف جدایی زد و شرایط رو دوچندان سخت کرد... خارج از کشور بود و من برای بیماری پدرم ایران گیر کرده بودم... قلبم رو چنان شکست که تکه های تیز باقی مانده تبدیل به آتش انتقام جویی شد و من ماهها با حوصله فریبش دادم تا اینکه بهم اعتماد کرد و بدون اینکه احتمال بده مهریه ام رو بگیرم رفت ایران. من در تمام این مدت در ایالت دیگری بودم و یکبار هم بعد فوت پدرم بهم سر نزد. الان من خارج از ایرانم و اون که موقت رفته بود ایران گیر کرده، تنها سرمایه اش توقیف شده، ممنوع الخروجه و اگه برنگرده کارش رو هم اینجا از دست میده.. در موضع قدرت هستم... داره زجر میکشه و محتاج ترحمه... با اینحال حاضر به مصالحه نیست و غرورش اجازه نمیده... بهم گفت که این کارم مثل دزدیه و این مال حق من نیست، بهم گفت که هر بلایی سرش بیاد تقصیر منه و من باید عذاب وجدان داشته باشم... راستش دلچرکینم ازین مهریه... مرددم از ادامه این روند، گاهی به خودم میگم ببخشمش و آزادش کنم و قدرت درونی خودم رو ثابت کنم و گاهی هم از این وضعیت لذت میبرم... آیا باید عذاب وجدان بگیرم؟ شما بگید
"آخ چه میشد که بالهایی داشتم تا از زمین بلند میشدم و در پی خورشید درون فروغی جاودانه جست میزدم" فاوست-گوته
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ولی من تو حرفاتون دارم خشم میبینم به نظر من بدون داشتن حس انتقام حق و حقوقی که حق خودت میدونی ...
مشکلم اینه که در گذشته به مهریه اعتقاد نداشتم ولی الان نمیتونم ازش چشم پوشی کنم و به جهت ظلمی که احساس کردم به نوعی حق خودم میدونم، ولی هنوز مرددم که واقعا حقمه که دسترنج یک نفر رو هرچقدر هم ظالم بگیرم یا نه
"آخ چه میشد که بالهایی داشتم تا از زمین بلند میشدم و در پی خورشید درون فروغی جاودانه جست میزدم" فاوست-گوته
همین کارو رو کنید تا جوان هایی مامثال من ازدواج نکنند و فقط تو فاز دوستی باشند ، افرین افتخار کنید ک ...
چه کارهایی؟ جامعه ایران سرشار از نابرابری علیه زنهاست، مهریه تنها ابزار یک زن بی پناه در مقابل قاضی شرع و عرف و جامعه است. من در مورد خودم تردید دارم چون به مهریه نیاز ندارم به اون صورت و میتونم با قوانین اینجا جدا بشم. ولی برای زنان در معرض نابرابری و آسیبِ داخل ایران این حکم رو ندارم و حقشونه.
"آخ چه میشد که بالهایی داشتم تا از زمین بلند میشدم و در پی خورشید درون فروغی جاودانه جست میزدم" فاوست-گوته
استارتر دعواتون سر چیه اصلن برای چی میخواید طلاق بگیرید پدرت ک ازبین رفت خدا رح ...
خیلی پیچیده و مفصله، اگه موقع بیماری پدرم و بعد اون بهم ظلم نمیکرد و بیرحم نبود و به خانوادم اهانت نکرده بود اصلا نمیگرفتم مهریه رو. الانم واقعا اونطور که فکر میکردم دلم خنک نشده و میترسم آدم حریصی شده باشم
"آخ چه میشد که بالهایی داشتم تا از زمین بلند میشدم و در پی خورشید درون فروغی جاودانه جست میزدم" فاوست-گوته