در طول این مدت بحث خیلی داشتیم یعنی در هفته شاید بگم فقط ۱ روز خوب بودیم
چیزی تا عروسی مون نمونده بود ، دائما پرخاشگری می کرد ، دهن من و کج می کرد ، هر چی میشد مقصرش من و می دونست ، بهم می گفت اخلاقت گنده ، می گفت من و تو به درد هم نمی خوریم ، بهم می گفت برو راهت و جدا کن ، و چیزهایی از این دست
الان به خاطر یه بخث مسخره که باعث شد من تو اون بحث حتی از شدت عصبانیت موهام و خودم با قیچی کوتاه کنم
حالا هم نمی دونم من چکار کردم که گذاشته رفته
بعدش خودم بهش پیام دادم
ولی جواب مو نداد تا دید من پیام دادم زودی افلاین شد و رفت
پیام هام و نخوند و رفت حرف هام و نشنید و رفت
خودش اومد سراغم من سر جام نشسته بودم تنها دغدغه ام درسم بود ، زندگی اجتماعیم مهم بود
یه سال طول کشید تا راضیم کنه فقط باهاش دوست بشم
مگه من گفنم بیاد
مگه من گفنم بیا من و بکیر
مگه من از همون عصبی بودم خودش باعث شد
به خاطرش دائما کوتاه اومدم هم خودم هم خانواده ام
آخرش چی