اره همیشه میگفت
الان میگه فکر نمی کردم اینهمه اذیت بشی ک بخای طلاق بکیری اخه زن قبلیم مشکلی نداشت
خلاصه ک مخ منو با قسم و‌ایه زد برگشتم
البته ک خودمم خاستم برگردم و اخرین فرصتو بدم
بقول شوهرم این چزوندنا لازم بود تا بفهمم کجام
خانواده مو‌من دو چند ماه ک قهر بودم عذاب دادم هر کاری واسم میکردم تا اروم باشم بهشونم حق دادم ک ازم ناراحت بشن اما با بابام صحبت کردم گفتم نمیخام طلاق گرفته بشم بیفتم دهن‌مردای فامیل بابامم درکم کرد گفت برو همه سعیتو بکن ادم شد بمون نشدم ک لیاقتتو نداره
استارتر ان شاءالله ک شوهرت سر براه شده باشه و مشکلتون حل بشه
فقط اینکه حتما دنبال درمان شوهرت باش و تا زمانی ک ازش مطمئن نیستی حتما یه روش پیشگیری مطمئن استفاده کن احتمال اینکه شوهرت بخواد با بچه وادار به موندنت کنه خیلی زیاده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
