بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
زدم فریاد خدایا این چه رسمیست رفیقان را جدا کردن هنر نیس رفیقان قلب انسانن خدایا بدون قلب چگونه میتوان زیست💔رفیق جان، روزهای خوب تـوی راهن.قـرار نیست که همیشه صبح رو با قلب شکسته و پر غم از خواب بیدار بشی؛🍃 خدایا منظوره من از اینکه 'هوامو داشته باش' این نیس که فقط اکسیژن برسونی یکم خلاقیت آخه قربونت برم... شیطون رو ببین چه پیشنهادهایی میده😂😂😂،،،،،به امید روزی که حال مردممون خوب بشه🖤دوباره بخندیم یه روز خوب میاد🙂 جدیدا ناتوانی جنسی پیدا کردم......تو هر مغازه ای میرم توان خریدن هیچ جنسی رو ندارم🤪🥴بیا واقعبین باشیم، اگه دیر جوابتو میده و به زور یه حالی ازت میپرسه، مطمئن باش به حرف زدن باتو علاقه ای نداره، وگرنه کیه که این روزا گوشیش دستش نباشه؟😂😁یه سیب از درختش کندن خوردن داره دهنمونو سرویس میکنه...بعد تو امید داری بری تو باغش بخوری و بخوابی و با حوریاش ور بری؟؟؟بــییییییااااااااه 👍👍👍رفتم سونوگرافی از مجاری کلیوی تو گزارشش نوشته مثانه پر از ادرار است خب اینو از خودم میپرسیدید بتون میگفتم انتظار داشتید تو مثانه ماءالشعیر باشه؟😂 حماقت نکن!😠 همین دیگه... خیلی باکلاس بود... بذار یه بار دیگه بگم 😂حماقت نکن! 😑☝️😐 دوست دارم بگم ویتامین ۳۰ تو بگو (ث یا c) کاری به ویتامینای من نداشته باش 😒😒
تو پام میندازم رو دلم خودم دمر ...۲هم که شد بیدارش میکنم ظهر که شب خسته بشه صب زودم بیدار میکنم ۸
برا سالم بودن پسرم دعا کنین 🙏.اسم کاربریم اسمیه که دخترم روی خودشو داداشش گذاشته از تخیلاتش😅😅...برای سلامتی خانوادم و شادی روح مادرشوهرعزیزم صلوات بفرستین🙏🙏🙏🌹🌹🌹
پسرم کوچیک بود تو پتو تکون میدادم تو کالسکه میچرخوندم حرف میزدم واسش بابام وسط خونمون ی ننو قدیمی درست کرد تو اون میذاشتم بعد ی سالگیش ک باردار شدم رو پا و کالسکه عادتش دادم دخترمم ک کلا ی پتو و پستونک بهش میدادم میخوابید اونو بد عادت نکردم الانم ک ۴ و ۶ سالن میگم بخوابید
دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم! (من وانمود کردم دردم نیومد، اما درد پیرم کرد) :( زمان شما محدوده ، بنابراین زندگی خودتونو برای زندگی دیگران از دست ندید! ❤️اونجا که شادمهر میگه،بهم قول داد ولی هربار خلافش اتفاق افتاد ، اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر که نشون میداد