چالشهای فرزندان ستاره ای:
زندگی روی زمین برای ساکنین بومی طاقت فرساست چه برسد به موجوداتی آگاه و پیشرفته که مجبور باشند در یک قفس کوچک به نام جسم -خود را محبوس کنند. اما برای درک برخی مفاهیم که فقط روی این سیاره وجود دارند لازم است که این ارواح مدتی را در اینجا سپری کنند تا به چیزهایی مانند درد- گرسنگی – تشنگی – بیماری و یتیمی و …پی ببرند. هر روح بسته به مدت زمانی که برای دریافت معانی لازم دارد در این دنیا می ماند. برخی از ارواح بلافاصه بعد از ورود و در نوزادی اینجا را ترک می کنند چرا که نیاز آنها فقط درک و دیدن زندگی نطفه و تولد بوده است. به همین ترتیب تا هر مرحله ای از زندگی زمینی را که برای کامل کردن تحقیقات خود نیاز دارند طی می کنند و پس از اتمام کار از اینجا می روند.
این افراد کودکی بسیار سختی را می گذرانند. غالبا مواردی مانند تنهای- بی اعتنایی و سوء استفاده شدن را تجربه می کنند. ترسهای زیادی را از بچگی با خود دارند. اگرچه که قبل از تولد از همه این موارد آگاه بودند اما پس از تولد به دلیل محدودیتهای فیزیکی ( عدم تکلم- عدم توانایی در راه رفتن و فهمیدن زبان و…) قادر به کنترل ضعفها و ترسهای خود نیستند.
قبلا به دلیل ورود این بذرها به زمین اشاره کردیم : حل مشکلات دنیای خودشان
برخی از این دنیاها مورد هجوم تمدنهای دیگر هستند. برخی در چاله ای از زمان حبس شده اند و قادر به خروج از آن نیستند. برخی به دلیل ادغام شدن با کائنات و پیشرفت روحی توانایی تولید مثل خود را از دست داده اند و در حال انقراض هستند. سایرین دچار DNA ناقص هستند و نسلهای ضعیف و ناقصتری را به وجود آورده اند. از آنجا که به بن بست رسیده اند و قادر به حل این مشکلات نیستند به سوی زمین می آیند و جوابهای خود ا در اینجا جستجو می کنند.
زمین سیاره ای است که این مهلت را به آنها را می دهد که در زمان به عقب برگردند و تغییراتی را در دنیای خود ایجاد کنند تا این مشکلات هرگز برایشان رخ ندهد. در این میان DNA آنها با زمینیان می آمیزد و برای همین است که ساکنین زمین دارای کدهای ژنتیکی بسیار متنوعی هستند که از هزار گوشه کائنات جمع شده اند. حتی گونه هایی که دیگر در جهان منقرض شده اند را می توان در زمین یافت. در این کدهای ژنتیکی تمامی تاریخچه زمانی و مکانی کل کائنات ضبط شده و در واقع کتاب تاریخی است از همه ارواحی که به اینجا مسافرت کرده اند.
چگونگی فرستادن بذرها به زمین:
هر دنیایی که نیاز به فرستادن بذر ستاره ای دارد درخواستی را به همراه برنامه ای که برای هر روح در نظر دارد به کنسول کهکشانی می فرستد. قرارداد بر این است که هر روح در ازای فرستاده شدن به زمین باید به دنبال چاره و حل مشکلات دنیایش باشد. بزرگترین نقص این است که پس از تولد تمامی خاطرات آنها از یادشان می رود. بنابراین باید راهی پیدا کرد که ماموریت را به آنها یادآوردی نماید. در بسیاری موارد خواهر و برادران یک خانواده همگی از یک خانواده غیر زمینی آمده اند و با هم ارتباط خوبی دارند.
این ارواح از میان میلیونها سکنه سیاره خود برای انجام ماموریت انتخاب شده اند. ملاک این انتخاب هنوز روشن نیست ( شاید پارتی بازی !)
چالشهای کارگران نور و ارواح مهمان :
هر فردی که تشنه دانستن در مورد عوالم پنهان است و راه روحانی را برای زندگی اش انتخاب می کند و خود را وقف گسترش حقیقت – آگاهی -متافیزیک در میان زمینیان می کند یک خدمتکار نور محسوب می شود. غالبا بذرهای ستاره ای و ارواح مهمان این نقش را بر عهده می گیرند اما در برخی موارد یک فرد زمینی هم می تواند به این درجه از آگاهی روحی برسد.
این افراد یک سیر تکاملی را در زندگی طی می کنند به این ترتیب که از سن خاصی شروع به یادگیری اصول ادیان مختلف کرده و کم کم به دنبال دلایل منطقی برای رد کردن آنها می پردازند. دچار سردرگمی می شوند.گاهی طرف نور را میگیرند گاهی طرف تاریکی را بر می گزینند و مرتب در این میان بالا و پایین می روند و نتایجی را که گرفته اند بررسی می کنند. در این میان دچار مشکلات عمده در روابط و دوستیهای خود می شوند. به سر و وضع و سلامت خود فکر نمی کنند و به فکر پول در آوردن هم نیستند.
احساسات و عواطف آنها غالبا با عقاید زمینی تفاوت دارد و به همین دلیل سوء تفاهمهای زیادی بین آنها خانواده و دوستانشان پیش می آید. برای مثال اکثر آنها توانایی برقراری ارتباط با زمینیان را ندارند.خانواده و جامعه آنها را بخاطر برگزیدن راه متفاوت سرزنش می کنند . افکار و اهداف آنها را زیر سوال برده و مسخره می کنند. زمینیان آنها را برای درک نکردن احساساتشان مقصر می دانند.
متاسفانه سختترین چالش در برابر این افراد یاد گرفتن راهی برای ارتباط با فرهنگ و امیال زمینیان است. آنها در این زمینه دچار ضعف هستند و همیشه در جمع تنها می مانند چون تعداد افراد مشابه آنها بسیار کم است.
براد ستیگرBrad Steiger در کتاب مردم ستاره ای مشخصات جامعتری از این دسته افراد ارائه می دهد:
-??% زن و 3?% مرد هستند.
-چشمهای با نفوذ دارند.
-کاریزماتیک و جذاب هستند.
-به برق و میدانهای برقی بسیار حساسند.
-دمای بدنشان همیشه از نرمال پایینتر است
-سینوزیت مزمن دارند
-حساسیت شدید به صدا- نور و بو دارند
-مفاصل ورم کرده و دردناک دارند
-درد در پشت گردن
- حالشان در رطوبت بالا بد می شود
-از یک بیماری مرگبار جان سالم به در برده اند
-دچار تصادف و واقعه ای تلخ شده اند
-احساس می کنند که باید ماموریتی را به پایان برسانند
-احساس یکی بودن با کائنات را دارند
-مشکلات عمده در بیان افکار و احساسات خود دارند
-تمام آنها به حیات روی سیارات دیگر ایمان دارند
-باور دارند که قبلا روی سیاره دیگری در جهان دیگری زندگی کرده اند و خاطرات خود را به یاد می آورند
-از سنین پایین ارتباط با موجودات غیر زمینی یا شخصیتهای اسطوره ای و دینی را تجربه کرده اند.
-موجودات فضایی را ملاقات کرده اند.
-قدرت تله پاتی با این موجودات را دارند.
-پیامهایی را از فرکانسهای بالا دریافت می کنند.
-حتما تجربه خارج شدن از بدن یا فرا فکنی دارند.
-احتمالا مرگ را از نزدیک لمس کرده اند
-به وجود فرشته نگهبان و راهنما باور دارد
-عقیده دارند که بعد از ظهور یک شخصیت مقدس به آنها برکت داده شده
-یک تجربه دینی مهم دارند
-به یک خالق یا منبع انرژی جهانی اعتقاد دارند
-به معجزه باور دارند
-در کودکی دوستان نامرئی داشته اند
-یک جن یا پری را ملاقات کرده اند
-دیدن روح را تجربه کرده اند
- از وجود دنیاهای دیگری به موازات این دنیا مطلع هستند
-با فرد فوت شده ای ارتباط داشته اند
-به تناسخ باور دارند
-خاطرات زندگی گذشته یا خاطراتی از دنیای موازی را به یاد دارند
-قدرت انرژی درمانی بر روی خود یا دیگران را دارند
-در طول مدیتیشن نور سفیدی دیده اند
-تجربه دیدن آینده و شنیدن صداهای دور را دارند
-پیشگوییهایی کرده اند که درست از آب درآمده
-هاله انرژی را می بینند.
اخلاق در فرزندان ستاره ای:
فرزندان ستاره ای غالبا در کودکی دچار افسردگی می شوند. دلیل آن بیزار شدن از سیستمهای زمینی است. این ارواح پیشرفته معیارهای سنجش زمینی را برای نظم و انضباط یا هوش و احترام گذاشتن به قوانین قبول ندارند.
نظم داشتن در میان این کودکان بسیار نادر است چرا که به چنین مسائل جانبی کمتر توجه می کنند و هدفشان پیدا کردن راه بزرگتری در زندگی است. این کودکان به هیچ وجه نرمال نیستند و با سایر کودکان زمینی کنار نمی آیند. اما غالبا بعد از فشارهایی که سیستم تحصیلی اجباری بر آنها وارد می کند ناچار می شوند هدفهای والای خود را فراموش کنند و تن به خواسته های نظام رایج بسپرند.
اخلاق آنها بارها در طول روز تغییر می کند. برخی روانپزشکان آنها را چند شخصیتی فرض می کنند.
برخی از این کودکان از کمبود اعتماد به نفس رنج می برند.
از دیگر مشخصات این کودکان این است که می توانند هم زمان چندین کار را به طور موفقیت آمیز انجام دهند. مثلا در حال گوش دادن به موسیقی مسائل ریاضی را حل کنند و همزمان به تلویزیون و صحبتهای پدر و مادشان هم گوش دهند. یا در یک زمان به چندین مقوله متفاوت علاقه نشان دهند و روی آنها کار و فکر کنند. در کل فرزندان ستاره ای مغز پر گنجایش و روح تشنه ای دارند و مداوم به دنبال نبردها و فعالیتهای بزرگتر در زندگی هستند.
توجه داشته باشید که کودکان زمینی نیز می توانند در حال تماشای تلویزیون ریاضی حل کنند. معمولا زمینیان سعی می کنند کارهای افراد موفقتر از خود را در کلاس تقلید کنند که همیشه نتیجه مثبتی به همراه ندارد.
باز هم توجه کنید که شاگر ممتاز بودن در مدرسه علامت ستاره ای بودن نیست. اغلب بچه های ستاره ای از درس خواندن لذتی نمی برند و سیستم آموزشی را زیر سوال می برند. فرزندان زمینی بر خلاف آنها بدون کوچکترین سوال یا مخالفتی در برابر دستورات سر خم می کنند.
بسیاری از این افراد در فهم و درک زبان و نوشتن الفبا و خط کشور خود دچار مشکل می شوند. به این معنی که برایشان بسیار بیگانه است و هیچ وقت هم به آن عادت نمی کنند. بسیاری از آنها با زبان دیگری احساس نزدیکی می کنند که در کشور خودشان صحبت نمی شود. همین مسئله نیز باعث می شود در ابراز افکار و احساسات خود به زبان مادری عاجز باشند اما اگر زبانهای دیگری یاد بگیرند می توانند به راحتی صحبت کنند.
به عنوان مثاا میتوان از بوریسکا نام برد :
بور یسکا پسر ی از مر یخ
پسری به نام (بوریس کیپر یانوویچ) یا (بوریسکا) در منطقه ولگوگراد روسیه زندگی میکند که با همه پسران هم سن و سال خود فرق میکند. بوریسکا روز یازدهم ژانویه سال 1996 به دنیا آمد. از وقتی چهار سال داشت به طور مرتب به کوهی در نزدیکی شهرش که به غیر عادی بودن شهره است می رفت. گویی نیاز داشت مرتب به آنجا برود تا انرژی مورد نیاز خود را از آن منطقه کسب کند.
والدین بوریسکا که انسان هایی مهربان، تحصیل کرده و میهمان نواز هستند بخاطر استعداهای خاص پسرشان احساس نگرانی می کنند. آنها نگران برخورد دیگران با پسرشان هستند و از آینده او می ترسند. مادر او که یک پزشک است و کاری برای کمک او از دستش بر نمی آید خوب بخاطر دارد که بوریسکا از پانزده روزگی می توانست سرش را راست نگه دارد. وقتی هنوز چهار ماهش تمام نشده بود نخستین کلمه(بابا) را بر زبان آورد و شروع به گفتن کلمات کرد.
وقتی یک سال و نیمه بود به راحتی تیترهای درشت روزنامه ها را می خواند. در دو سالگی به خوبی نقاشی می کشید و آن را رنگ آمیزی میکرد. وقتی در دو سالگی برای نخستین بار به مهد کودک رفت مربیان از توانایی های شگفت انگیز و حافظه ی منحر به فرد او حیرت زده شده بودند. اما پدر و مادر بوریسکا متوجه بودند که او اطلاعات خود را نه تنها از دنیای اطراف بلکه از کانال های اسرار آمیز دیگری کسب می کند. مادر بوریسکا می گوید:< هیچکس چیزی به او آموزش نداده است. گاهی اوقات گوشه ای می نشیند و شروع به گفتن حقایقی از مریخ، سیارات و دیگر تمدن ها می کند. این حرف ها واقعا من و پدرش را گیج و سردرگم کرده است.?
چطور این پسر یازده ساله این چیزها را می داند؟ از وقتی پسر بچه ای دوساله بود داستان هایی همیشگی از فضا برای گفتن داشت. حتی یک بار گفت خودش قبلا مریخ زندگی می کرده است. او می گوید این سیاره الان هم مسکونی است ولی اتمسفر اطراف آن پس از یک مصیبت و بلای طبیعی از بین رفت و مردم مریخ هم اکنون در شهر هایی که در زیر سطح آن ساخته ایند، زندگی می کنند. او میگوید یکبار قبلا به زمین سفر کرده است و جالب تر اینکه با سفینه خودش از مریخ به زمین آمده است. بوریسکا می گوید:< در زمان تمدن سمورپاها (میمون نماها) در مریخ شندگی می کرده) و طوری از انقراض آن سخن می گوید که گویی این اتفاق همین دیروز افتاده است. به گفته ی بوریسکا سموپاها به این دلیل از بین رفتند که معنویت را کنار گذاشتند و بدین ترتیب سبب از هم پاشیدگی سیاره خود شدند.
سموپاها هفتاد هزار سال پیش زندگی می کرده اند و قد آنها به 9 متر می رسیده است. بوریسکا یکی از کودکان معروف به (بچه های ایندیگو) است، بچه هایی که با بقیه فرق داشته و از نظر هوشی و اطلاعات قابل قیاس با هم سن و سالان و حتی بزرگ ترهای خود نیستند.
دانشمندان معتقدند این بچه ها نشانه هایی از تغییر عظیم گونه ی انسانی در آینده هستند. بوریسکا می گوشد جابه جایی قطب های زمین سبب ایجاد دو فاجعه ناگهانی در سال های 2009 و 2014 می شود و تنها انسان هایی کمی از این بلا جان سالم به در خواهند برد. بوریسکا تا کنون در برنامه ها و مصاحبه های مختلفی حضور داشته است. او در یکی از این مصاحبه ها گفت:< من هیچ ترسی از مرگ ندارم چون زندگی ما ابدی است.یک بار فاجعه مشابهی در مریخ روی داد ولی مردم آن هنوز زندگی می کنند.>
کارشناسی از او پرسید چرا سفینه های ما اغلب قبل از رسیدن به مریخ نابود می شوند؟ بوریسکا جواب داد، مریخی ها برای نابود کردن ایستگاه هایی که امواج رادیویی مضر دارند سیگنال های خاصی به آن می فرستند.
دانش بوریسکا درباره فضا و ابعاد آن بسیار گشترده است. او اطلاعات زیادی نیز درباره ساختار سفینه های آدم های فضایی دارد و می گوید:< بدنه سفینه ها چهار لایه دارد: لایه بیرونی که از فلز جامد است و 25%، لایه دوم که لاستیکی است 30%، لایه سوم فلزی 30% ضخامت دارند و لایه آخر که خاصیت مغناطیسی دارد 4% بدنه را تشکیل می دهد. اگر به لایه مغناطیسی انرژی بدهیم، سفینه می تواند سراسر دنیا را درنوردد.>
بوریسکا مشکلات زیادی با مدرسه دارد. او پیوشته حرف معلمین خود را قطع می کند و می گوید اشتباه می کنند. همین موضوع سبب شده معلمین تمایلی به حضور او در کلاس نداشته باشند به همین خاطر او با معلم خصوصی درس می خواند.
مصا حبه بوریسکا و ذکر پرسش و پاسخهای هیجان انگیز و جالب
قسمت (اول)
متر جم: سر کار خانم فر نگیس علیزادنیا
چگو نه تو انا ئی های بوریسکا شکوفا شد؟
وقتی بو ریسکا فقط یکسالش بود شر وع کرد به دادن حروف به او (حر و ف طر احی شده)حدس بز نید چه شد در یک سال و نیمگی او می تو انست تیتر بز رگ روز نامه ها را بخواند طولی نکشید که او با رنگها و وسا یه ها یشان اشنا شد در دو سالگی شرو ع به نقاشی کرد سپس وقتی دو ساله شد او را به مهد کو دک فر ستا دیم تمام معلمان در استعداد و روش تفکرش حیر ت زده شده بو دند این پسر از یک حافظه استثنا ئی و یک تو انا ئی خار ق العاده بر ای بدست اوردن اطلا عات جدید بر خوردار بود به هر حال والدینش بعد مدت کوتاهی فهمیدند فرزندشان به روش منحصر به فر د خود اطلا عاتی را از مکان دیگری کسب می کند نا دیا(مادر بوریسکا) اظهار می دارد که هر گز کسی این چیز ها را به او یاد نداده اما گاهی او به حالت نیلو فر آبی می نشیند و شرو ع به حرف زدن در مورد تمام این ها می کند او در باره مریخ و یک سیستم نجومی و تمد نهای دور صحبت می کند .
-چیزی که می شندیم باور نکر دنی بود چطور یک کودک این چیز ها را می داند؟!
ـاز وقتی او دو ساله شد داستا نهای بی پایان از عوالم دیگر و اسما نهای بی کران وکیهان روزانه ورد زبا نش بود بعد ها بو ریسکا در مورد زند گی قبلی اش در مر یخ و این حقیقت که سیاره مر یخ در گذشته در واقع مسکونی بوده اما در نتیجه قدر تمند تر ین و ویرانگر ترین فا جعه جو خود را از دست داده است و امروزه تمام اهالی آن مجبور به زند گی در شهر های زیر زمینی هستند .
بور یسکا به ما می گفت بعد از این حا دثه او اغلب بر ای داد و ستد و اهداف تحقیقاتی به سیاره زمین سفر می کرده .
به نظر می رسد که بوریسکا سفینه خودش را خود هدایت می کرده این ما جرا در طول مدت تمدن لموریا اتفاق افتاده است ….جالب است که بدانید او یک دوست لموریائی نیز داشته که جلوی چشمانش درفا جعه عظیمی در سیاره زمین کشته شده است..
فا جعه عظیم در سیاره زمین اتفاق افتا د -قاره های پهناور در سطح سیاره زمین توسط طو فا نهای مهیب تسهیل رفته بودند و بعد هم نا گهان یک صخره عظیم روی سا ختمانی می افتد و و بوریسکا اظهار میدارد دوست من آنجا بود و من نتو انستم نجاتش دهم سر نوشتمان طوری رقم خورد که در این زندگی گاهی همدیگررا ملاقات کنیم بوریسکا تمام صحنه های سقوط لموریا را تجسم می کند و به یاد می آورد طوری که انگار همین دیروز اتفاق افتاده است .او آنچنان غصه مرگ دوست لموریایی اش را می خورد که انگار او مقصر کشته شدنش اوست .
یک روز که بوریس متو جه کتابی در کیف مادرش شده بود با عنوان(ما از کجا آمده ایم) نوشته ارنست مولداشو می شود با یدیک نفر می بود و نوع شادی و هیجان ایجاد شده در این پسر را تو صیف می کرد او سا عتها میان صفحات این کتاب غرق شده بود و به نگا ره های لموریا و عکسهای تبت خیره می شد و بعد شرو ع به صحبت در مورد هوش سر شار لموریا ئی ها می کرد …
ـاما لمو ریا دست کم ???،??? سال پیش از بین رفته است و لموریا ای ها به بلندی ? متر بوده اند و دارای قامتهای بسیار بلندی بوده اند .آیا این حقیقت دارد این را چطور به خاطر می آوری ؟
بوریسکا :البته ، البته که به خاطر می آورم .
سپس بوریسکا کتابی دیگری را که توسط مولداشو با عنوان ( در جستجوی شهر خدایان) نوشته شده است را به خاطر می اورد (بطور کلی این کتاب بهTombo با ستان و اهرام اختصاص دارد ).
بوریسکا به طور واضح عنوان می کندمردم دانش و علوم را از زیر یکی از اهرام ( منظور اهرام مصر نیست) پیدا می کنند و هنوز این هرم کشف نشده است او می گوید زندگی زمانی تعقییر خواهد کرد که مجسمه ابو لهل باز شود و اضافه می کند که مجسمه ابو لهل عظیم مکا نیزم گشایش را د ر جائی پشت گو شش دارد اما بور یسکا محل دقیقش را به یاد نمی اورد .
دوستان ادامه تر جمه مصا حبه ایشان را در پستهای بعدی ذکر خواهم نمود که مسا ئل بسیار جالبی در مورد مایا ها و مریخ بیان می دارد
مصا حبه بوریسکا و پرسش و پاسخهای هیجان انگیزوجالب