مادرم چندروز مریضه همه جابردیم اعصاب روان معده روده هیچی نفهمیدن الان میگن کروناست اکسیژن خونش ۹۰ شده قدرت تکلمش از دست داده توروخدا دعاش کنید هنوز عکس ریه نگرفتن چیکارکنیم
چرا از تو نگویم؟.. چرا از تو نسرایم؟.. وقتی همه دریاها در قلب مهربان تو جریان دارند چرا من یک قطره پر هیاهو نباشم؟..چه شبها که به یاد تو فانوس دعا را در ایوان تنهایی آویختم،چه روزها که به یاد تو با درختان پر حوصله گردو درد و دل کردم، آنقدر منتظرت مانده ام که همه پنجره ها مرا میشناسند. یکبار آرامتر از خواب درختان به سراغ من بیا!میخواهم با شکوفه های سیب برایت تابلویی بکشم و با اشکهایم گرد وغباررا از کفشهایت بشویم. میخواهم تمام بغضهایم بر شانه های تو آب شود. چرا دلم برایت تنگ نشود؟چرا دستهای تو را ستایش نکنم؟ چرا خوشبوترین گلهای دنیا را برای تو نچینم؟ چرا عطر ماه را در شیشه ای نریزم و به تو تقدیم نکنم؟دلم برایت تنگ میشود؛ نه هرشب، نه هر روز بلکه هر لحظه. این را عقربه های ساعت نیز میدانند، خطوط دفترم نامت را از بر کرده اند. اگر روزی تو را ننویسم؛ دل آبی خودکارم برایت تنگ میشود. اگر تو نباشی غمهایم را پیش چه کسی ببرم؟ اگر تو نباشی رنجهایم را با که بگویم؟ اگر تو نباشی روزهای من هیچگاه به شب نمیرسند و شبهایم در جاده تاریک زمان سرگردان میشوند. اگر تو نباشی آمدن صبح هم لطفی ندارد و صدای خروسها ناخوش میشود. اگر تو نباشی ترانه هایم را در رود خواهم ریخت. چرا برای تو ننویسم؟ جواب کلمات پر شوری را که میخواهند به دیدار تو بیایند چه بدهم؟ چرا حرفهایم را پنهان کنم؟ای آیینه عاطفه های بکر! ای پر خاطره تر از رود نیل! همیشه و همه جا برای تو خواهم نوشت، چه در شعله های بیرحم دوزخ چه در قله های مهربان بهشـــت.!!!
خوب گلم نگران نباش.اکسیژن زیر ۹۰ خطرناکه فعلا لب مرزه.ببزید اورژانس بیمارستان رسیدگی میکنن.فقط نترسید و استرس بهش وارد نکنید.چون هنوز به خطرناک نیست ولی نباید کمتر از ۹۰ بشه