حدود دوسال اذیتم کرده خلاصه این دفعه هرطوری بود پیچوندم و نبردمش دکتر و اونم میخواد باخواهرش بره
خستم کرده بود همش به من میگفت بریم دکتر بریم ازمایش بریم خرید بریم ختم فلانی بریم سرقبر فلانی بیا طرفامون مونده کسی نیس بشوره تو بشور لباسا مونده اساس کشی خونه تکونی
خدایی دوساله این همه کارکردما
کم کم همه رو از سرش انداختم
الان ن ظرفاشون و لباسشونو میشورم (اخه نهارشامم نمیخورم اونجا ک بخوام ظرف بشورم) ن ختم وقبر فلانی میرم
همه رو ب اندازه معقول میرم درحد یکی دوبار دیگه اینطوری نیس کل مراسم اختیارمو بدم دست ایشون
دکترشم فعلا ک پیچوندم تا سری بعد بازم بلکه با دخترشو شوهرش اینا بره
اذیت و ازار با کارایی کا این میخواد جوردرنمیاد چرااگه کم ازار و بی ازار بود مخلصشم بودم اما اونطوری شخصیت و غرورم خراب میشد
خیلی کمکم کردین تو تامیکای قبلیمم راهنماییم کردین خوندم و بکار بردم و نتیجه داد و راحت شدم
الان انقد احتراممو دارن 😍 انشالا بچه هاتون و عزیزانتون سالم باشن و خودتونم خوش باشید 😂🤪😘😘