ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
خودتونو بزور تو دل کسی نچپونید از باسنش میزنید بیرون، از ما گفتن بود:)برام مهم نیست تو راجبم چی فکر میکنی.مهم اینه که من خودمو میشناسم، خودم میدونم چجور آدمیم، دوس دارم چجوری باشم، چجوری بگردم، باور کن نظراتت برای من مهم نیست.چون نظرای تو برای خودته و به من اصن مربوط نمیشه.،،چایی که سرد میشه روش آب جوش میریزن که گرم شه؛ چایی گرم میشه ولی کمرنگ میشه.رابطه ها ام اینطورین ، شاید بعد از یه دعوا یا جدایی دوباره باهم گرم شید ولی اون رابطه کمرنگ میشه ، هیچی دیگه مثل قبل نمیشه هیچی،،بعضی وقتا یه دونه انگشت وسط برای اینکه طرف بدونه چه حسی داری کافی نیست. واسه همینه که دوتا دست داری:)،، برای عاشق شدن ، دوست داشتن کافی نیس اندکی خریت به علاوه گذشت به میزان لازم هم باید بهش اضافه کرد:) تو رابطهای که قراره همش اشتباهات طرفتو ببخشی، یه بار خودتو برای انتخابِ اشتباهت ببخشو تمومش کن،،
تیکر یکسالگی پرنسس مامان💜دخترم روشنی نور دوچشمان منی ❤❤بهترین هدیه از جانب یزدان منی ❤❤نمیرود از سرم نگاه زیبای تو ❤❤ تو بهترین هدیه دنیای منی ❤❤ عشق مامان مامان عاشقته ❤❤من یک مادرم هیچ کس مرامجبور به مادری نکرد من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی,که گاه از خودگذشتگی نامیده میشودتا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشدمن نه بهشت میخواهم نه اسمان و نه زمین بهشت من زمین من و زندگیم نفس های ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت رامیبینیمن مادرم ,همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را من هیچ نمی خواهم هیچ هیچ روزی به من تعلق نداردهمه روزها ساعت هاو ثانیه های من تویی ومن دست کودکیت را میگیرم تا به فردای انسانیت برسانم که این رسالت من است بر تو وهیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من با اختیار به عشق تو را به این دنیا خوانده ام…
تیکر یکسالگی پرنسس مامان💜دخترم روشنی نور دوچشمان منی ❤❤بهترین هدیه از جانب یزدان منی ❤❤نمیرود از سرم نگاه زیبای تو ❤❤ تو بهترین هدیه دنیای منی ❤❤ عشق مامان مامان عاشقته ❤❤من یک مادرم هیچ کس مرامجبور به مادری نکرد من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی,که گاه از خودگذشتگی نامیده میشودتا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشدمن نه بهشت میخواهم نه اسمان و نه زمین بهشت من زمین من و زندگیم نفس های ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت رامیبینیمن مادرم ,همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را من هیچ نمی خواهم هیچ هیچ روزی به من تعلق نداردهمه روزها ساعت هاو ثانیه های من تویی ومن دست کودکیت را میگیرم تا به فردای انسانیت برسانم که این رسالت من است بر تو وهیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من با اختیار به عشق تو را به این دنیا خوانده ام…