ولی من خواهرانه خوهرانه میگم
ببین شوهرتو ن خیلی ازاد بزار ک هرکار عشقش میکشه انحام بده
نه خیلی سخت بگیر که دور از چشمت کاری انجام بده
مثلا ما ازدواج کرده بودیم من میدیدم شوهرم ب.سیگار یا قلیون نگاه هم میکنه قیامتتتتت ب پا میکردم
خب اونم از لج من یواشکی انجام میداد
من با خودم گفتم یه جاها پایش باشم مگه چیه
یکم شل گرفتم اما ب وقتش سخت میگرفتما
مثلا یه جمعی بدم میومد بره سمت این چیزا میگفتم حق نداری انجام بدی اونم خدایی نمیکرد اینکارو
ولی شل کردم
مثلا ی جاها خودم حتی میگفتم که خب این هوا میدونم میچسبه میخوای یه سیگار بکش حتی خودم براش روشن میکردم
همسرم نسبت ب گذشته ک گیر میدادم خیلی بهترشده
خیلییییی کمتر میکشه
خیلی کمتر غر میزنه
بیشتر رفیق شدیم
ما سوای این که زن و شوهریم
یه رابطه دوستانه داریم
یعنی اگر دختر بود میشد صمیمی ترین دوستم
منم پسر بودم میشدم صمیمی ترین دوستش
خیلییییییی اینا مهمن
بهت قول مبدم تعادل بتونی برقرار کنی خیلیییییییییییی باهم خوب میشید
تجربه دارم
با سن کمم شش سال تجربه دارم
الحمدالله خوب مدیریت کردم