بعد از یه بحث با خواهرشوهرم با این که یه سال گذشته اما من اصلا نمیتونم و نمیخوام باهاش آشتی کنم علتش هم اینه که تو فامیل آبروی منو برد یعنی یه حرف خصوصی رو کشوند تو جمع به تمام عالم و آدم گفت از مرد و زن در حالی که من ازش خواستم بین خودمون باشه حالا یه سال گذشته اما غرورم اجازه نمیده بهش سلام کنم مادرشوهرم میگه باید بری خونش آشتی کنید اما من بهشون گفتم من محتاجش نیستم و نون منو نمیده که بخوام برم خونش وقتی آبروی منو جلوی همه برده شما خودتون رو بزارید جای من آیا میرفتید با این آدم آشتی میکردید؟؟؟؟ چه روشی پیشه میکردید؟