ببین یبار جدی برای طلاق اقدام کن ...مردهای این مدلی معمولا یه شوک اگه بهشون وارد کنی خودشونو جمع میک ...
قبل از به دنیا اومدن دخترم تا پای طلاقم رفتیم،بعد هزار بار رفت و اومد که هر کاری بگی میکنم.اون موقع پیش مادرشوهرم بودم.رفت خونه جدا اجاره کرد،مشاوره هم اومد،اما همه اینا یک ماه خوب بود،بعدش دیدم این کلا قدر نشناسه من هر کار میکنم آخر سر برمیگرده به ذات خودش.خواستم بعد از شش ماه بازم برگردم خونه بابام که دیدم سه ماهه باردارم.
نمیده خیلی گرگه،میخواد فقط زجر بده،نمیدونم دیدی یه سری آدما میخوان از نظر روحی زجر بدن چه کارا میکنن با طرف.اینم همینطوره.البته اوایل دست بزن داشت که ازش شکایت کردم تعهد داد.ولی الان داره روحی اذیت میکنه.میگه دخترتم واسه خودت اونم از جنس تو،ولی دو شخصیتیه میترسم خونوادش حرفی بزنن بهش بیاد بگیردش.کلا رو حرفاش نمیشه حساب کرد.مشاوره که رفتیم،البته خودش منو برد مشاوره که به من بفهمونه من اشتباه میکنم،مشاوره بهش گفت باید دارو استفاده کنی تا بهتر بشی بهش برخوردفکرشم نمیکرد خودش محکوم بشه.
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
وااای من میگفتم شوهر من خیلی وحشیه این دیگه رسما سادیسمیه هر چه زودتر یه فکری کن خودتو نجات بده
آره مشاوره هم که رفتیم بهش گفت حتما باید یه مدت دارو استفاده کنی تا بهتر بشی.یعنی دلش میخواست بلندشه مشاوره را خفه کنه چون منو برده بود اونجا که بگه کار من اشتباهه.
دخترمم میگه واسه خودت،اصلا با دخترم حرفم نمیزنه،انگار فقط از وجود منه،خییییییییلی بی احساسه.
خب دخترتم که گفته بهت میده چرا هر چه سریع تر دست له کار نمیشی؟وقت و عمرت و دیگه بیشتر از این حدر نده ...
میترسم وسط کار بگه نه نمیدم،همیشه کاراش همینطوره یه حرفی میزنه بعد پشیمون میشه.نه که دخترمو دوست داشته باشه و دلتنگش بشه ها،نه اصلا.فقط و فقط میخواد منو زجر بده.خوبم بلده.به خدا چهار روز بیمارستان بستری بودم،دردم منو از پا ننداخت،فقط فکر دخترم که الان چیکار میکنه منو داشت دق میداد.آخرم که اومدم خونه دیدم با دخترم حرف نمیزنه همش بهش میگه عوضی،بهش میگفتم مگه حرف بدی زده،تا بعد که بهم گفت آره دخترم وقتی بیمارستان بودم به عمش گفته من مامانو خیلی دوست دارم،ولی خونه ننه جون بهتره.سر همین سه هفته دخترمو تیکه بارونش میکرد.راه میرفت غر میزد.عقل نداره واقعا.به این فکر نمیکنه که چیکار کردم که دخترم از خونه فراریه و خونه همه را به خونه خودمون ترجیح میده،میگه چرا این حرفو زده.واسم دعا کن زودتر از دستش خلاص بشم.
خـــــ❤ـــــدارو چــــــه دیــــدی رفیــــق شـــاید شد❤ اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش... ❤
آخی عزیزم خیلی سخته زندگی با همچین آدمایی.شوهر منم اوایل میگفت طلاقت نمیدم ولی الان میگه برو طلاقتو بگیر.من فقط منتظرم دخترم نه سالش بشه.دختر شما چند سالشه عزیزم؟