شوهر خالم از زن اولش یه پسر داره که ما به هم علاقه داریم(داستانش خیلی طولانی و مفصله)
اما پسره نمیدونه من خواهر زاده زن باباشم چون بشدت از خالم بدش میاد که روی سر مادرش خراب شده
حتی بخاطرش خاستگارمو که از همه نظر خوب بود رد کردم
اما مطمعنم اگه خالم بفهمه نمیذاره باهم باشیم و هر طور شده همه چیو خراب میکنه
نمیدونم بدمو بگه ، دعا بگیره هرکاری از دستش بربیاد انجام میده بله دقیقا همچین ادمیه
و از طرفی به پسره بگم که خالم زن پدرته…
اصلا موندم چیکار کنم دارم دیوونه میشم