2726
عنوان

تربیت آموزش و بازی نی نیهای متولد اسفند 89 و فروردین 90

| مشاهده متن کامل بحث + 138606 بازدید | 2784 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

سلام مامانها
من دو جلسه است که آریو رو میبرم کلاس های مادر و کودک موسسه اردیبهشت رده سنی 1 تا 2 سال

یه بخشی از کارهای که تو کلاس بچه ها انجام میدن رو براتون لیست میکنم تا شما هم تو جریان باشین بهر حال یه جورای تو یادگیری مهارت های اجتماعی بچه ها موثره

مربی خیلی اصرار داره که کوچولو ها رو با اسم صدا کنه .سلام کنه و تا نینی توجه نکنه بیخیالشون نمیشه
یه کم نرمش با موزیک که فقط مامانها انجام میدن و نینی ها هنر کنن فقط نگاه میکنن که از نظر مربی همین توجه کوجولو ها خیلی خوبه
یه تعداد وسیله بازی داره مثل سرسره و تاب کوجولو که اونم برای تخلیه هیجان اولیه بچه ها خوبن یه کم بازی میکنن و در کنار هم بودن رو بیشتر احساس میکنن بجه ها به هم نگاه میکنن ببینن اون یکی نینی چجوری داره بازی میکنه (پارک توی این سن به شدت به شناخت بچه ها از اجتماع خارج از خانواده کمک میکنه حس استقلال رو تقویت میکنه )
تایم قصه داره که مربی با کتاب پارچه ای برای نینی ها قصه میگه اکثر نینی ها این قصه رو با دقت گوش میدت و قصه هم با موضوع کلاس مثل اشنایی با رنگ یا حیوانات مربوط میشه مثلا قصه ای در مورد یه جوجه زرد - که مامانها باید تو خونه به نینی رنگ های زرد و اشیای که زرد هستن رو نشون بدن
یه کم هم بازی عمو زنجیر باف و کلاغ و پر و..... که فعلا هیچکدوم از نینی ها استعدادی در این مورد از خودش نشون نداده اما بهر حال تو خونه که کار بشه یاد میگیرن .آریو هم که فعلا در مرحله دست دستی اخرش مشارکت داره
یه تایمی هم کاردستی درست کردن نینی ها با مامانهاست .که نینی ها زحمت کندنو خراب کاردن کار مامانها و خوردن چسب رو میکشن نمونه اولین کاردستی آریو

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

رنگ بازی که به شدت مورد علاقه اریو بود با قلمو و رنگ انگشتی که نقطه بزارن یا خط بکشن به هرحال هر جوری دوست دارن باید بزاریم بازی کنن ممکنه دلش بخواد صورت مامانش رو رنگ کنه که بهتره جلو نبوغ کوچولو رو نگیریم

در اخر هم یه کم با هم تنقلات میخورن بیسکوییت و شیر یا میوه که اینجوری غدا خوردن هم دیگه و با هم تقسیم کردن غدا رو یاد میگیرن
البته بگم این کارها همه در حالت کاملا ایده آل انجام نمیشه یعنی بچه ها اونقدر بزرگ نیستن که بخوان تو همه این کارها همکاری کنن ممکنه مثل اریو همش در حال فرارو برای خودشون بازی کردن و جیغ کشیدن و یا با هم دعوا کردن و کتک کاری باشن که میشه گفت اکثر نینی ها تا حالا فقظ 30 یا 40درصد با کلاس هماهنگن - در ضمن کلاسها یک ساعته است
سلام به همه مامانهای اکتیو و فعال!

ممنونم از مطالبتون

پریسا ادامه بده برای ما که نمیدونیم این کلاسها کجای شهرمون برگزار میشه عالیه !

سما (مامی امیر مهدی):

صبح که از خواب پا میشم

مثل یه غنچه وا میشم

شروع کنم نظافت

گوش کن ببین چه راحت

حوله رو برمیدارم
روی دوشم میذارم
بگم چه طور عزیز جان
این طور و این طور و این طوری
این طور و این طور و این طوری

آب دستشویی تمیزه
میریزه ریزه ریزه
وظیفه اش چه چیزه ؟
دستام شود پاکیزه


صابون از اون گوشه
عشوه به من میفروشه
صابون و برمیدارم
به دستهایم میمالم
بگم چه طور عزیز جان ؟
این طور و این طور و این طوری
این طور و این طور و این طوری

شونه که روی میزه دندونه هاش تمیزه
شونه رو برمیدارم به موهایم میمالم
بگم چه طور عزیز جان
این طور و این طور و این طوری
این طور و این طور و این طوری


مسواک خمیر بر روش
با یک لیوان آب جوش
مسواک و برمی دارم
به دندونام میمالم
بگم چه طور عزیز جان ؟
این طور و این طور و این طوری
این طور و این طور و این طوری
2728
سما جون خوش اومدی عزیزم.

پریسا جون خیلی خوب میکنی که خلاصه کلاسها رو مینویسی.برای کسایی که از این جور امکانات به دورن مثل من و یونا خیلی مفیده.

متاسفانه من هنوز یونا رو زیاد پارک نبردم.با توجه به اینکه خیلی هم علاقه نشون میده.چند وقت دیگه هم که هوا گرم میشه .سعی میکنم تو همین فرصت باقیمونده نهایت استفاده رو بکنم.


کاردستی درست کردن ایده جالبیه.ولی یونا فکر نکنم اصلا بزاره همون اول کاغذ رو پاره میکنه.
یه چند تا سوال؟
رنگ انگشتی رو بچه ها نمیخورن؟؟
چسب چی استفاده میکنین؟ که ضررش کم باشه

مارال جون ایشالله رادوین گلم زود خوب بشه.
خانواده ی خوشبخت چیزی جز بهشت زودرس نیست.
اینم چند تا شعر
گرگم و گله میبرم
چوپون دارم نمیزارم
دندون من تیزتره
دنبه ی من لذیذ تره

خونه خاله کدوم وره؟
از این وره از اون وره

گرگم و گله میبرم
چوپون دارم نمیذارم
دندون من تیزتره
دنبه ی من لذیذتره

خونه خاله کدوم وره؟
از این وره ازاون وره
خانواده ی خوشبخت چیزی جز بهشت زودرس نیست.
دس دسی باباش میاد
صدای کفش پاش میاد
دس دسی مامان میاد
صداش تویی ایوون میاد
دس دسی عموش میاد
با جیب پر لیموش میاد
تو حیاط بارون میاد
صداش توی ناودون میاد
بابا با مهمون میاد
با چهره خندون میاد
دس دسی دس و دس و دس
گربه منگولشو میبست
خونه ی قاضی ور میجست
قاضی حندهاش میگرفت
باد زیر دنده اش میگرفت

دست کوچولو پا کوچولو
گریه نکن بابات میاد
تا خونه همسایه ها
صدای گریه هات میاد

گشنه شدی شیرت بدم
تشنه شدی ابت بدم
خوابت میاد بگو لالا
تا من کمی تابت بدم

دس دسی بابات میاد
صدای کفش پاش میاد

ببخشید این اخری فکر کنم یه تکه دیگه داره یادم نمیاد ههههه
خانواده ی خوشبخت چیزی جز بهشت زودرس نیست.




7 راه برای درمان لجبازی:

پنجره ی اول - مستقّل بارآوردن کودک: در برخورد کلّی در زندگی باید طوری با کودک رفتار کرد که او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقّل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البتّه فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد کرد ، بلکه باید با راهنمایی های به جا تذکّر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.

پنجره ی دوم : کودک را تا حدّ امکان وادار به عجله و شتاب زدگی نکنیم . معمولا” خانواده ها در چند کار ، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها ، دخالت مستقیم دارداز جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف - حمّام کردن : در دوران طفولیّت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرّح هنگام استفاده از حمّام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصّه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا” اجازه دهیم تا کودک حتّی برخی از اسباب بازی های خود را به حمّام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب- مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البتّه نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآور شویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک می گویند آماده شود و این کار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذکّر می دهیم که زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم ،‌باعث می شویم که مخالفت کند.

ج - غذا خوردن ، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفکّر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکّر و انجام کارها در کودکان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

پنجره ی سوم: رشوه ندادن و حذف پاداش کودک لجباز : اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه کردن و یا داد کشیدن بکند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی که به اصطلاح حوصله ی ندارند با دادن امتیاز ( رشوه ) به کودک ، او را ساکت می کنند ، باعث پرورش لجبازی در او می شوند. پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به کودک خوداری کند. البتّه تشویق برای کارهای خوب و مثبت کودک با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقِّی می شود. امّا باید توجّه داشت که تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور کار او باشد.

پنچره ی چهارم -عدم توجّه و نادیده گرفتن رفتار کودک لجباز : گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می کند خیلی خونسرد و بی توجّه از کنار مسئله عبور کنیم به طوری که یا متوجّه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمّیّت ندارد.

پنجره ی پنجم - برقراری آرامش و امنیّت در خانواده: به هر حال در هر خانواده مسایل و مشکلاتی به وجود می آ ید که منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند که تمام مسایل گره هایی هستند که به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متّهم کردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیّت خانواده به خصوص کودکان ، مشکلات و مسایل را می توان به راحتی حل کرد، به طوری که هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذّت ببرند.

پنجره ی ششم - راهنمایی ” آری ” امّا دخالت “ خیر” : هیچ کس از دخالت کردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی کند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حرکت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا کودک بتواند کم کم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست که من : ” من می گویم این طور باش ، من می گویم این جا نرو و… بلکه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و کمک گرفتن از خود کودک در مشکلات می تواند کمک بزرگی باشد.

پنجره ی هفتم - عدم لجبازی والدین: آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری ، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچّه ها با یک دیگر لجبازی کنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچّه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می کنند که در آن یکی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می کند و آنان متوجّه می شوند که از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.

نتیجه: پدرها و مادرها باید بدانند که با بردباری می توانند بر اکثر ناهنجاری ها چیره شوند و اجازه ندهند کودک به تنهایی برای همه ی افراد یک خانواده تصمیم بگیرد. متاسفانه بعضی از والدین با گفتن من حوصله ندارم و یا کی حوصله ی این کارها را دارد ، سعی می کنند بار مسئولیّت تربیت را کج به منزل برسانند . این گونه والدین باید گفته های خود را اصلاح کنند . بگویند من حوصله دارم و یا بهتر است بگویند من می توانم با حوصله و بردبار باشم و از این طریق خود باوری مثبت و عزِّت نفس خود را بالا ببرند. امّا در لجبازی از هر روشی برای از بین بردن یا کاهش آن استفاده می کنیم ، باید مراقب باشیم تا کودکان به خود و یا دیگران آسیب نرسانند
خانواده ی خوشبخت چیزی جز بهشت زودرس نیست.
خوب در مورد رنگ انگشتی

خودم 2مور رو یافیدم.
1-ماست که میتونین با رنگهای خوراکی رنگش کنین.یا با لبو-حنا-اسفناج و... رنگی کنین.
2-مواد لازم برای تهیه رنگ انگشتی

آرد سفید 2 پیمانه- آب سرد 5/2 پیمانه- نمک 2 قاشق چایخوری- آب جوش 2 پیمانه- رنگ های خوراکی

روش تهیه

آرد و نمک و آب سرد را با هم مخلوط کنید و خوب هم بزنید و سپس آب جوش را به مواد اضافه کنید و روی حرارت ملایم بگذارید و هم بزنید تا کمی حالت خمیری شود سپس در ظرفهای جداگانه بریزید و رنگها را اضافه کنید .

هر 2مورد رو بخورن براشون ضرری نداره.
هر کی این تجربه رو امتحان کرد برامون خبرشو بزاره.
خانواده ی خوشبخت چیزی جز بهشت زودرس نیست.
افسون جون در مورد رنگ انگشتی که اگه خودت درست کنی عالیه دیگه باخیال راحت یزاری خودش بازی کنه
اما من اگه رنگ خوراکی هم درست کنم فکر کنم بازم باید پیشش باشم . مراقب باشم که نقاشی بکشه نه اینکه بشینه انگشتاشو رنگی کنه و بعد هی لیسش بزنه خوب خوشمزه میشه لابد .....
جدا از شوخی در هر حال باید مواظب باشی که به دهنش نبره زیاد کارترسناکی نیست
حتما یادش بده اول قلمو رو رنگی کنه بعد رو کاغذ رنگ بکشه با رنگ زرد هم که برای نینی ها جذاب تره شروع کن

در مورد چسب هم من تو خونه ماتیکی کار میکنم درشو میزارم تا اریو چسبش رو نخوره فکر نکنم چسبی باشه که خوردنش مشکلی نداشته باشه...

در مورد کاردستی اول مدلش رو خودتون جدا درست کنین بعد با نینی بچسبونین و یه رنگ کوچولو کنین تا ببینه
بعد که تموم شد یه قصه با کاردستیتون براش بگین صداشو در بیارین ..بعد هم بدین دست خودش تا نینی با هاش بازی کنه
مامان محمد صدرا جون و افسون جون ممنون از شعرهای قشنگی که گذاشتین. حتما برای امیر مهدی میخونم.

من توی بیشترین چیزی که فعلا فعالم همین شعر خوندنه. موقع ظرف شستن- موقع شیر دادن و غذا درست کردن میخوانم و هم پسری خوشحال میشه و هم موقع شیر خوردن به آرامش میرسه. برای همین دوست دارم دایره حفظیات شعرهامو بیشتر کنم.

پریسا جون ممنون از اطلاعاتت. میشه بیشتر آمار این جور کلاسها رو بدی. اسمشون؟ مکان تشکیل شدنشون؟ هزینه شون؟؟؟؟
توپولویم توپولو ٬صورتم مثل هلو٬چشم و ابروم سیاهه٬قد و بالام کوتاهه٬ مامان خوبی دارم٬ میشینه توی خونه٬میدوزه دونه دونه٬کت و شلوار منو٬پیرهن چین دار منو٬میپوشم خوشگل میشم مثل یه دسته گل میشم

ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم
خاک ایران زمین را بهتر زجان می دانیم
آباد باشی ای ایران آزاد باشی ای ایران
از ما فرزندان خود دلشاد باشی ای ایران
ما باید دانا باشیم هوشیاروبینا باشیم
از بهر حفظ ایران باید توانا باشیم
آباد باشی ای ایران آزاد باشی ای ایران
از ما فرزندان خود دلشاد باشی ای ایران

جوجه جوجه طلائی نوکت سرخ و حنائی
تخم خود را شکستی چگونه بیرون جستی
گفتا جایم تنگ بود دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت نه کس ز من خبر داشت
دادم به خود یک تکان مثل رستم قهرمان
تخم خودرا شکستم اینجوری بیرون جستم

-
دویدم و دویدم، سر کوهی رسیدم، دو تا خاتونو دیدم، یکیش به من آب داد، یکیش به من نون داد، نون رو خودم خوردم، آب رو دادم به زمین، زمین به من علف داد، علف را دادم به بزی، بزی به من پشگل داد، پشگل رو دادم به نونوا،‌ نونوا به من آتیش داد، آتیش و دادم به زرگر، زرگر به من قیچی داد، قیچی رو دادم به درزی (یا به جولا)، درزی (جولا) به من قبا داد، قبا رو دادم به مولا، مولا به من قرآن داد، قرآن رو دادم به بابا، بابا به من خرما داد، یکیش رو خودم خوردم ، یکیش افتاد به زمین، گفتم: بابا ، خرما بده، زد تو کلام افتاد تو باغچه، رفتم کلامو بیارم، آتیش به پنبه افتاد، سگ به شکنبه افتاد، گربه به دنبه افتاد.
خانواده ی خوشبخت چیزی جز بهشت زودرس نیست.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز