والا من توصیه ی خیلی خاصی ندارم
من مجبورم بذارم مهد
مهد هم یه خوبی هایی داره یه سختی هایی
اولین سختیش اینه که باید هر شب وقت بذاری تغذیه اماده کنی و کیف
بچه باید شب به موقع بخوابه که صبح از خواب بیدار شه و غرغر نکنه
اینم شده یه استرس برا ما . شبا هرچی ساعت به 9 نزدیک میشه بدو بدو ما بیشتر میشه. اینام عین بچه های مردم نمیخوابن که. باید بدویی دنبالشون و به زور بفرستیشون تو اتاق و کلی الاف بشی تا بخوابن. قششششنگ یه پروسه دو ساعته هست برا من (البته هم دست تنهام هم دوتا هستن )
تقریبا هر دو سه هفته مریض میشن.
با اینکه این مهد خیلی سخت میگیره. بچه مریض قبول نمیکنه. بعدشم با گواهی پزشک قبول میکنه. اما خب مریض میشن.
اما خوبیاش
ریحانه کلامش و جمله گفتناش خیلی بهتر شده
بلده با بچه ها بازی کنه
خیلی اویزون من نیست. مستقل هس تو خوردنش
یاد گرفته وسایل شخصیش چی هس و مواظبشونه
شعر و .. هم یادشون میدن
کلا کتاب کار دارن فسقلیا
البته بگما
این از محسنات مهد روشنا هس. مربیاش واقعا با اخلاق و مهربونن