اره خیلی باحال گفت فاطمه
پریانکا آخه نمیدونی سوزنو چجوری فرو کرد! انگار مثلا بزور داشت هلش میداد که بره تو دستم! بعد بهش میگم چقددددددددر درد داشت! میگه الکلش کم بود ! من که نفرینش کردم 
البته از ظاهر آمپول خوشم میاد ولی زدنش و میترسم حتی وقتی کسی رو آمپول میزنن چشمامو میبندم بخاطر همین این عکس انتخاب کردم واسه کاربریم چون فقط خودشو دوست دارم 
فاطمه من که شریانی ازام خون میگرفتن فک کن سوزنو تا ته فرو میکرد تو دستم دنبال شریان میگشت
بعدم یهو حس میکردم برق منو گرفته میگفت چیزی نیست خورده به اعصابت حالا من فک میکردم برق گرفته منو مال اون دم ودستگاههایی که بهم وصله
بعدم یهو حس میکردم برق منو گرفته میگفت چیزی نیست خورده به اعصابت حالا من فک میکردم برق گرفته منو مال اون دم ودستگاههایی که بهم وصله
وایییییی مونا تصورشم سخته ... درد رو عصب بده ... اینم متاسفانه کشیدم 
نمیدونم چرا موقع آمپول زدن اینقد دردم میگیره اونقد ای ای اوخ اوخ میکنم که آبروم میره.میگن عضلتو سفت میکنی ولی دست خودم نیس موقع پنبه زدن خودش سف میشه شده کابوس برام
منم همینطوریم الانم میترسم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
