همه نی نی سایتی ها بدونن
شرهرم رو خدا بهش رحم کرد
چون
دنبال کار میگشت
زنگ زدن گفتن بیا تهران
وقتی رفت دید خبری از کار نیست
شرکت هرمیه سرچ کنین کمپانی کیو نت
میخواسته بیاد بیرون نشوندنش رو صندلی
گفته بخدا بیکارم بی پولم بدهکارم
ولش کردن
الان تو اتوبوسه داره میاد
بس من سر نماز براش دعا میکردم
از سر شب که فهمیدم قضیه چی بوده دست و پام داره میلرزه