سلام دوستان
چند ماه پیش خواب دیدم دوستم و شوهرش رفتن خارج یچیزی تو مایه های ترکیه اونجا تو سفر شوهرش میکشتش و بعد شوهرش دستگیر میکنن من تو خواب همش گریه میکردم بعد یکی بهم گفت تقصیر دوست خودته که همش از زندگی عاشقونش و عشق شوهرش بهش استوری میکنه مردم بخاطر این عشقشون چشمش زدن و زندگیشون خراب شد دوستان این دوستم همش استوریهای عاشقونه زندگیش میزاره من خوابم واسش تعریف کردم الان کم میزاره غزل حیدری هم واقعا زندگی خودش و شوهرش خیلی خوب بود جوری که همه حسرت به دل میشدن از لباسای گرونی که شوهرش براش میخره و طلاهای که براش میخره جوری که حتی با خانوادش بخاطر غزل دعوا کرده که کسی حق نداره چیزی بهش بگه و متاسفانه غزل گول یک آشغال عوضی سوری تو انیستاگرام میخوره به اسم عبد اللهی بمیره و زندگیشون پاشید و فقط یک کودک 1 ساله مونده از اونا ما خونمون نزدیک اوناست و همه دوست آشنا اونارو میشناسن غزل 12 سالش نبود که ازدواج کرد 15 سالش بود خیلی همو دوست داشتن متاسفانه شایعه زیاد پشت سرش درست کردن حتی اون شایعه ها رو تو سایت ها میزارن
خلاصه بچها چشم زخم وجود داره و تو قرآن هم هست مراقب زندگیتون باشید زیاد از خوشبختیون واسه همه تعریف نکنید و نشون ندید....