خواب نبودم بیدارم نبودم انگار توهم زدم همش دستام تو ذهنم تکون میخوای و میخواد جمع کنه همش میخواد جمع کنه تو واقعیت نهرتو ذهنم و خوابم نمیبره. چکار کنم
خودمم نفهمیدم😅 حسی که داشتم تو ذهنم تو توهم. چندروز پیشم بخاطر تب زیاد توهم زدم که دارم تن کتابام لباس میکنم. الان توهم زدم دارم کتابامو جمع میکنم و دستام خسته شد انقدر جمع کرد. روانی شدم
من اینجوری ام ک خوابم ولی میدونم الان بیدار میشم قراره بریم بیرون یا خوابم ولی میدونم خواهرم داره چیکار میکنه یا وقتی خوابم میپرسم ساعت چنده اصلا خیلی عجیبه